جز پس دادن بیرقها و اسرای رومی، که پارتیها در جنگ کراسّوس گرفتهاند، چیزی نخواهید. فرهاد این تقاضا را هم نپذیرفت، ولی او وعده کرد، که قشون رومی را تعقیب نکند. با وجود این آنتونیوس به عقبنشینی راضی گشته آن را شروع کرد. بعد در موقع عقبنشینی، پارتیها رومیها را آزار کردند، باین معنی، که سواران سبکاسلحه آنها رومیها را در جلگهها راحت نمیگذاردند، طرز جنگ آنها هم، چنانکه میدانیم، چنین بود: با تیر حمله کرده باران تیر بر دشمن میباریدند، ولی همینکه دشمن حمله میکرد، عقب مینشستند. این عقبنشینی فرار نبود، یا صحیحتر گفته باشیم، این فرار اسلوب جنگی آنها بود، که بعد برگشته باز حمله میکردند و باز عقب مینشستند، تا در جای دیگر باز حمله کنند. مقصود اینها جدال مرتّب نبود، بل میخواستند دشمن را خسته و فرسوده سازند، زیرا سواره نظامشان سبکاسلحه بود، نه سنگیناسلحهای، که در موقع جنگ تنبهتن بکار میرود. اگر رومیها دفاع کرده پارتیها را میراندند، این کمترین چیزی بود، که میبایست بکنند. کسی ساکت نمینشیند، که دشمن ضربتهائی به او وارد آورد و برایگان بمیرد. بنابراین ۱۷ فتح در کجا رویداده، از روایت خود پلوتارک، که فتحی نمیبینیم و مورّخ دیگر هم نگفته. اگر رومیها فاتح بودند، برای چه میخواستند، از ایران بروند، حتّی بیاینکه، بیرقها و اسرایشان را پس گرفته باشند، بچه سبب وقتی که از ارس گذشتند، خاک را بقول پلوتارک پرستیدند، یعنی آن را بوسیدند و چرا از فرط شادی گریستند و یکدیگر را به آغوش کشیدند. هیچکدام از این احوال در فاتح دیده نمیشود. ۱۷ فتح پلوتارک ۱۷ دفعه دفاع رومیها از پارتیها بوده و بالاخره با احوالی فلاکتبار از ایران خارج شدهاند. بنابراین جنگ دوّم رومیها هم با ایران بشکست آنها خاتمه یافت و این شکست بجهتی مهمتر از شکست حرّان بود، زیرا در جنگ حرّان عدّه رومیها چهل هزار بود، ولی در اینجا یکصد و سیزده هزار. در آنجا رومیها کراسّوس را دوست نداشتند و در اینجا آنها آنتونیوس را میپرستند و خود پلوتارک گوید، که از این لشکر آسیا به لرزه درآمد.
برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۴۲۱
ظاهر