آلات را بگیرند. پارتیها تاتیانوس را محاصره کردند و او با ده هزار نفر در حین جنگ کشته شد. پس از آن بیگانگان (یعنی پارتیها) این آلات را خرد کردند و اسرای زیاد برگرفتند. در میان اسراء پادشاهی پولهمون نام بود (یکی از پادشاهان دستنشانده و متّحد روم). این شکست غیر مترقب، در اوّل جنگ باعث حزن و اندوه رومیها گردید و آرتاواسد پادشاه ارمنستان، با وجود اینکه اوّل کسی بود، که محرّک جنگ شده بود، از کارهای آنتونیوس مأیوس گشته با قشونش به ارمنستان برگشت. پس از آن پارتیها، مغرور و رجزخوانان، در جلو محاصرین پدید آمدند و آنتونیوس، چون نمیخواست، قشونش را بیکار گذاشته بیأس سوق دهد، عدّهای از قشون سنگیناسلحه خود را با سواران برداشته بطرف چراگاهها رفت. او تصوّر میکرد، که برای بیرون آوردن محصورین از سنگرهایشان این کار وسیله مطمئنّی است و بعد میتوان به جدالی در دشت باز نائل شد. پس از آن بقدر یک روز راه دور شده بود، که دید پارتیها در اطراف او پراکندهاند و میخواهند به قشون آنتونیوس در حال حرکت حمله کنند. در ابتداء او علامت جدال را بلند کرد، ولی بعد امر کرد خیمهها را برچینند، مثل اینکه نمیخواهد جنگ کند و قصدش این است، که با قشونش برگردد. او از پیش قشون پارتی گذشت و امر کرد، همینکه پیادهنظام به مسافتی از دشمن واقع شد، که توانست حمله برد، حمله را شروع کند. قشون پارتی صف خود را بشکل هلال بسته بود و از نظم و ترتیب قشون رومی، که هیچگاه صفوفش بهم نمیخورد و سپاهیان در وقت حرکت فواصل را رعایت میکردند، در حیرت بود. پارتیها زوبینهاشان را حرکت میدادند و خاموش ایستاده بودند (آنتونیوس، بند ۴۰).
همینکه فرمان جنگ داده شد، سوارهنظام رومی فریادکنان بر پارتیها تاخت، با وجود اینکه رومیها از تیررس گذشته بودند، پارتیها سخت پا فشردند و در این حین پیادهنظام رومی هم فریادکنان و اسلحه خود را بهمزنان حمله برد و اسبهای پارتی از فریادها و صدای اسلحه ترسیده روی دو پا بلند شدند. پس از آن سواره