انقراض دولت ماد را چگونه باید تلقی کرد
جهات انقراض دولت ماد
کوتاهی عمر این دولت و سرعت انقراض آن باعث حیرت مورّخین گردیده. بین ۶۰۶ و ۵۵۰ ق. م، یعنی بین اوج و حضیض، فقط ۵۶ سال فاصله است و این مدّت برای سلطنتی دراز ولی برای عمر دولتی خیلی کوتاه است. هرچند سرچشمههای قدیم و جدید صراحتی در این باب ندارند، با وجود این از اخبار مختصر و مجملی، که در باب دربار ماد بما رسیده و نیز از نظائر این نوع انقراضها میتوان جهات آن را حدس زد: چنانکه از نوشتههای هرودوت، کزنفون و بعض مورّخین دیگر عهد قدیم دیده میشود، دربار ماد در زمان اژدهاک نسخۀ ثانوی دربار آسور بود: قصور عالیه، باغها و شکارگاههای عریض و طویل، که مخصوصا برای شکار مهیا شده بود، هزاران درباری، پیشخدمت و خادم با لباسهای فاخر سرخ و ارغوانی، طوقها و یارههای زرّین و نیز انواع بازیها، تفریحات، همه قسم اسباب عیش و عشرت و لهو و لعب کاملا ترتیبات دربار آسور را مینمود. بنابراین باید گفت، که بعد از فتوحات درخشان هووخشتر درباریان و بخبای ماد به تموّل رسیده و در زندگانی با تجمل و عیش و عشرت غوطهور گشته سست شدند. قشون هم در مدّت سلطنت طولانی آخرین پادشاه ماد بیکار ماند و صفات جنگی خود را فاقد شد. این بود، که در مقابل رقیب تازهنفس خود، یعنی پارسیها، که مردم کوهستانی و معتاد به زندگانی ساده و پرزحمت بودند، نتوانستند مقاومت کنند. این احوال از اینجا تأیید میشود، که پارسیها پس از استیلاء بر ماد لباس و تزیینات و تجملات مادی را اقتباس میکنند و دیری نمیگذرد، که خود پارسیها هم از اقتباس زندگانی تجملی مادیها و سایر مردمان آسیای غربی، مانند بابلیها و لیدیها، و فرورفتن در عشرتهای گوناگون سست شده صفات مردانگی و دلاوری ازمنه قبل را از دست میدهند، چنانکه اسکندر، قبل از جنگ ایسسوس، یکی از دستههای قشون خود را، که فوقالعاده به چپاول و بردن غنائم حریص بودند، مخاطب قرار داده گوید: «بروید و زینتهای این زنان را (مقصود سرداران ایران است) بربائید» ولی پس از جنک گوگامل، قشون