تا از بزرگ شدن مقدونیّه ممانعت کند. او نیز روابط تجارتی با روم برقرار داشت، چنانکه موادّ خام از روم بمصر میآمد و در کارخانههای آن مملکت بکار میرفت.
در دربار او علماء زیادی بودند از جمله مانتن مصری و اراتستن [۱]یونانی و کالّی ماک [۲]و تهاکریت [۳]معروفند. این پادشاه کتاب دوست بود و علوم طبیعی را ترویج میکرد. در زمان او در کتابخانه اسکندریّه عدّه کتب بقدری زیاد شد، که کتابخانه جدیدی در موزه بنا کردند و نیز در زمان او بناهای زیادی در مصر ساختند. دختر او را، که زن آنتیوخوس دوّم سلوکی بود، کشتند و این قضیّه باعث جنگی شد، که در زمان خلف او شروع گردید و خاتمه یافت.
پسر فیلادلف، بطلمیوس سوّم اورگت (۲۴۷-۲۲۱ ق. م) سلکوس دوّم را شکست داد و سوریّه و کیلیکیّه را به مصر ضمیمه کرد. بعد شورشی در مصر باین جنگ خاتمه داد و موافق عهد صلح چهار هزار تالان نقره و ظروف گرانبها به او رسید. گویند در میان غنائمی، که بدست او افتاد نقّاشیهای مقدّس مصریها بود، که کبوجیه هخامنشی در زمان تسلّط پارسیها بر مصر از این مملکت برده بود، در این زمان بطلمیوس سوّم این اشیاء را به مصریها پس داد و از این جهت او را اورگت خواندند، که به یونانی بمعنی نیکوکار است. این خبر اگر صحیح باشد، دلالت دارد بر اینکه کبوجیه این اشیاء را به ایران برده در خزانه گذارده بود و سلوکیها آن را از خزانه ایران برگرفته به سوریّه آورده بودند. این بطلمیوس سیرن [۴]را به مصر برگردانید، توضیح آنکه این ولایت را به ماگاس [۵]برادر فیلادلف داده بودند و اورگت، چون برنیس [۶]دختر ماگاس را برای پسرش گرفت، سیرن هم ضمیمه مصر شد. بعضی این واقعه را به سلطنت فیلادلف مربوط داشتهاند. ذکر سیرن کراراً بالاتر گذشته. این مستعمره یونانی جزو دولت هخامنشی گردید و پس از زوال آن گهی مستقل بود و گاهی جزء مصر.
در زمان بطلمیوس سوّم مقدونیّه از مصر شکست خورد و موقّتا سلطه بطالسه
________________________________________