همدان را گرفته دولت ماد را منقرض کرد، فقط کزنفون، چنانکه در موقع خود ذکر خواهد شد، تسلط کوروش را بر ماد بطور دیگر شرح داده. بالاتر گفته شد، که در حفریات بابل لوحهای از نبونید بدست آمده. پادشاه بابل در این لوحه مفاد خوابی را، که دیده، بیان و در آخر آن اشاره به بهرهمندی کوروش و انقراض ماد میکند. این است مفاد لوحه: «مردوک، آقای بزرگ و (سین)، یعنی نور آسمان و زمین، از دو طرف من ایستاده بودند. مردوک بمن گفت: نبونید پادشاه بابل، آجر تهیه کن و معبد (اخول خول) را بساز، تا (سین) آقای بزرگ، در آنجا سکنی گزیند.
من با کمال فروتنی به مردوک، آقای خدایان، گفتم، معبدی را، که تو نشان میدهی، مادیها و قشون زیاد آنها محاصره کردهاند. مردوک بمن جواب داد: مادیهائی، که تو از آنها سخن میرانی، دیگر وجود ندارند، چنانکه مملکت، پادشاه و اعوان و انصار او دیگر وجود ندارند. در سال سوّم، آنها (یعنی پارسیها) به جنگ او (یعنی پادشاه ماد) رفتند و کوروش پادشاه (انشان)، خادم جوان او، (یعنی مردوک) با قوای خود افواج مادی را متفرّق کرد و ایختوویکو، پادشاه ماد را، اسیر کرده به مملکت خود فرستاد» نبونید از این پیشامد غیر مترقّب مشعوف بود، چه میپنداشت، که این واقعه او را به اجرای خیال خود، یعنی تصرّف حرّان و ساختن معبدی برای (سین) در آنجا، نزدیک کرده و نمیدانست، که چند سال بعد خود بابل هم بدست کوروش خواهد افتاد. از مضمون لوحه چنین استنباط میشود، که مادیها در این جنگ نسبت به بابلیها بهرهمند بودهاند و قیام کوروش بر ماد موقتا بابل را از دست رقیب قوی خلاصی بخشیده.
درباره اژدهاک (ایختوویکو بابلیها یا آستیاگس یونانیها) نمیتوان قضاوت کرد، زیرا نوشتههای مورّخین قدیم نسبت به او متضادّ است: هرودوت او را جبار و شدید العمل دانسته، کتزیاس بعکس او را پادشاهی رئوف معرّفی کرده و نیکلائوس دمشقی او را ستوده. بعضی مانند نلدکه عقیده دارند، که نوشتههای هرودوت راجع به آخرین پادشاه ماد از گفتههای خانواده (هارپاگ) وزیر ایختوویکو است و چون این خانواده، چنانکه بیاید، دشمن شاه ماد بود، او را بد