بعد سردار رومی از تیگران خواست، که مهرداد را تسلیم کند، ولی او این تکلیف را رد کرد و لوکولّوس داخل ارمنستان شده شهر تیگرانثرت [۱]را محاصره کرد. تیگران با قوّه زیادی به کمک شهر مزبور شتافت و چون کمی عدّه رومیها را دید گفت، این عدّه برای سفارتی خیلی زیاد و برای جنگ کم است. با وجود این از عدّه کم رومیها شکست خورد. پس از آن تیگران میخواست صلحی با رومیها منعقد دارد، ولی مهرداد مانع شد و فرماندهی لشکر ارمنی را بزور بدست گرفت. در این زمان مهرداد شصت سال داشت و با وجود این در سواری و جنگ، بخصوص در جنگ تنبهتن، چنان مهیب بود، که بالاتر ذکرش گذشت. مهرداد سواره نظامی تشکیل کرد، که به لژیونهای رومی آسیب زیاد میرسانید و هرچند رومیها میکوشیدند، که با او در دشت نبرد روبرو شوند، موفّق نمیشدند. مهرداد همان اسلوب را بکار میبرد، که معروف به جنگ گریز است و چنانکه بیاید، سواران پارتی با همین اسلوب کراراً نسبت به لژیونهای نیرومند رومی فاتح گشتند. اگر چه لوکولّوس میتوانست در مقابل چنین سواره نظامی سواره نظامی هم از رومیها تشکیل کند، ولی چنین نکرد، زیرا گرفتاریهائی برای او پیش آمد: چون اموال مردم را غارت و خودش آن را ضبط میکرد، در روم از او ناراضی شدند. از طرف دیگر در میان لژیونهای رومی نخوت لوکولّوس و اطاعت نظامی شدیدی، که او از زیردستان میخواست، باعث نارضامندی زیاد گردید و برادر زنش، که پوبلیوس- کلودیوس [۲]نام داشت، پرداخت به اینکه شورشی بر ضدّ او برپاکند. در این احوال لوکولّوس خواست کار نمایانی بکند و با این مقصود به ارمنستان حمله کرد، ولی فصل زمستان و برف و یخ زیاد در این جاهای عاری از آذوقه، اردوی رومی را مختل و ضعیف گردانید و نزدیک بود شورشی روی دهد، که سردار رومی حکم عقبنشینی
________________________________________