بعض علماء زمينشناس اخيرا امتداد اعصار معرفت الارضى را صد ميليون سال تخمين و آن را به پنج قسمت تقسيم كردهاند: ۱ - مرحلۀ ابتدائى[۱] پنجاه و دو ميليون سال.
۲ - عصر اوّل[۲] سى و چهار ميليون. ۳ - عصر دوّم[۳] يازده ميليون. ۴ - عصر سوم[۴] سه ميليون. ۵ - عصر چهارم[۵] كه زمان ما جزء آن است، پانصد هزار سال.
عدهاى از علماء مانند مرتيله[۶] طول عصر چهارم را از ۲۳۰ تا ۲۴۰ هزار سال ميدانند.
كلية عقايد در باب مدت ازمنۀ پيش از تاريخ بسيار مشتّت است و تقريبا هر عالم فن عقيدهاى دارد. راجع بانسان بعضى را عقيده اين است، كه در عصر چهارم معرفت الارضى بوجود آمده، برخى بالاتر رفته پديد آمدن او را بعصر سوم مربوط مىدارند. عدهاى گويند، هر زمان كه حيوان پستاندار توانسته روى زمين زندگانى كند، انسان هم در همان زمان بوجود آمده. مفسّرين تورية، چنانكه معلوم است، خلقت عالم را به هفت هزار سال قبل معطوف مىداشتند، بعد اين زمان را بواسطۀ اكتشافات علمى همواره پيش بردند و حالا بعض علماء فن باين عقيدهاند، كه بشر قبل از عصر چهارم معرفت الارضى، يا تقريبا دو ميليون سال قبل، بوجود آمده.
مراحلى را كه بشر پيموده، بنا بر استخوانها و ابزار كار و حربه و غيره، كه از زير زمين يا از درون غارها بدست آمده، به چهار عهد تقسيم مىكنند:
اوّل - عهد احوال ابتدائى[۷]. بشر به عقيدۀ علماء فن در اين مرحله فقط از حيث قواى عقلى از حيوان برتر بوده، هيچگونه صنايعى نداشته و آتش را هم در اين مرحله هنوز كشف نكرده بود. از اين عهد آثارى در دست نيست جز اسكلتها و جمجمۀ بشر ابتدائى.
دوّم - عهد حجر، كه به عقيدۀ بعضى تقريبا از پنجاه هزار سال قبل از ميلاد مسيح شروع شده (برخى تا يكصد هزار سال بالا مىروند). اين عهد را به چند قسمت تقسيم كردهاند: ۱ - احوال سنگ نتراشيده[۸]. در اين عهد انسان به صنعت پرداخته