روایت هرودوت و برس
هرودوت گوید (کتاب ۱ بند ۹۶) آسوریها در آسیای علیا پانصد سال حکومت کردند. اوّل مردمی، که سر از اطاعت آنها پیچید، مادیها بودند. اینها برای آزادی جنگیدند و گویا رشادتها نموده از قید بندگی رستند. پس از آن سایر مردمان به آنها تأسّی کرده بزودی تمام مردمان قارّۀ آسیا آزاد و مستقل گشتند، ولی دیری نگذشت، که دوباره مطیع شدند (مقصود اطاعت از مادیها است). در جای دیگر (کتاب ۱ بند ۱۰۱) مورّخ مذکور گوید، عدّۀ طوائف مادی شش است: بوسها، پارتاکنها، ستروخاتها، آریسانتها، بودیها، مغها. از فحوای کلام هرودوت در بند ۹۶ کتاب اوّلش چنین برمیآید، که قبل از دیوکس، نخستین شاه ماد، هریک از طوائف مادی زندگانی سیاسی و اجتماعی جداگانه داشته، اما قول مورّخ مذکور، که مادیها پانصد سال تابع آسور بودند (تقریبا ۱۲۷۴-۷۵۴ ق. م)، موافق کتیبههای آسوری نیست، مگر اینکه بگوئیم آسور پیش از ۸۳۸ ق. م هم مادیها را در اطاعت خود داشته، بیاینکه اسمی از آنها برده باشد، ولی این فرض برخلاف عادات پادشاهان آسور است، که مقید بودند فتوحات خود را نسبت بملل و طوائف مغلوبه در کتیبهها بنویسانند.
فرض دیگر صحیحتر بنظر میآید، توضیح آنکه هرودوت در کتاب خود دولت بابل و آسور را یکی دانسته، چنانکه در همه جا بجای دولت و مملکت بابل، آسور نوشته، و چون دولت بابل قسمتهائی را از فلات ایران مانند کرمانشاهان کنونی مدّتها در تصرّف خود داشته و این قسمتها در دورۀ مادیها جزو ماد بوده، هرودوت تسلط بابل را بر این صفحات جزو تسلط آسور قلمداد کرده. برس مورّخ کلدانی باین عقیده بود، که مادیها تقریبا در ۲۵۰۰ سال ق. م بابل را تسخیر و ۲۲۴ سال در آنجا سلطنت کردهاند، ولی محققین تصوّر میکنند، که مردمی از فلات ایران مانند (کاسّیها) بابل را گرفتهاند و، بمناسبت اینکه از طرف غربی فلات ایران ببابل رفته بودند، برس این مردم را مادی دانسته، زیرا در زمان برس این صفحات موسوم به ماد بود، بنابراین ذکری، که مورّخ مذکور از مادیها کرده، ناشی از اشتباه بوده.