مبسوطتر صحبت داشتیم، تا معلوم باشد، که چرا در این مبحث، که راجع بمذهب ایرانیان در دورۀ هخامنشی است، از ذکر نوشتههای سایر نویسندگان قرون بعد خودداری کردهایم. جای ذکر این نوشتهها در دورههای اشکانی و ساسانی است، چنانکه بیاید.
این است، اطّلاعاتی، که از هرودوت و سترابون راجع بمذهب ایرانیان در دورۀ هخامنشی بدست میآید و بر این نوشتهها باید ضمیمه شود:
[۱]-اطّلاعاتی، که از کتیبههای شاهان هخامنشی از داریوش اوّل ببعد حاصل میشود. [۲]-چیزهائی، که مورّخین یونانی و غیره در ضمن شرح وقایع دورۀ هخامنشی ذکر کردهاند و جسته، گریخته اطّلاعاتی راجع بمذهب ایرانیهای آن زمان میدهد. اگرچه هریک ازاینگونه اطّلاعات در باب اوّل بمناسبت وقایع ذکر شده، باز برای اینکه جمعاً از نظر خوانند بگذرد، در اینجا گفتهها را خلاصه میکنیم.
اطّلاعات مذکوره این است ۱:
۱-خدای بزرگ در کتیبهها اهورمزد است، او زمین و آسمان را آفریده، بشر و خوشی بشر را آفریده، شاهان را به سلطنت رسانیده، شاه بفضل او بر دشمن دست مییابد و به اراده او ممالک وسیعه ایران را اداره میکند. در بعض کتیبههای شاهان عبارت بغاایبیش ۲دیده میشود (مانند کتیبۀ خشیارشا در تختجمشید و دروان) در معنی آن محقّقین اختلاف داشتند، ولی نظر به اینکه در نسخۀ عیلامی و آسوری این عبارت را (با خدایان) نوشتهاند، بیشتر بهمین معنی میفهمند. به هرحال اگر چنین معنائی هم داشته باشد، اسم خدایان دیگر در کتیبهها ذکر نشده و بنابراین در جنب خدای بزرگ یا بزرگترین خدایان مستهلک بودهاند و دیگر باید این نکته را در نظر داشت، که شاهان در مقام دعا و استغاثه در آخر کتیبهها این عبارت را استعمال میکنند، نه در ابتدای آن، که
________________________________________