داریوش بزرگ چنین بود، که از دجله و فرات گذشته به سوریّه میرفتند و از اینجا در صور یا صیدا به کشتی نشسته بمصر درمیآمدند، یا از راه فلسطین و برزخ سوئز بوادی نیل میرسیدند. این راه آخری چون از کویری میگذشت، که بین فلسطین و مصر حائل و گذشتن از آن در مدّت سه روز با فقدان آبادانی و آب بسیار صعب و خطرناک بود، بیش از سالی دو بار قابل عبور نبود و آنهم با احتیاطهای لازم انجام میشد. بنابراین دولت مصر مقرّر داشته بود، کوزههائی را، که محتوی شراب بود و از یونان و سوریّه بمصر حمل میشد، حکّام محلّی مصر جمع و در موقع حرکت قوافل پر از آب کرده بمنازل عرض راه بفرستند (چنانکه هرودوت در موقع قشونکشی کبوجیه بمصر اشاره باین مطلب کرده). حال بدین منوال بود، تا داریوش بزرگ دریای مغرب را با دریای احمر بتوسط یکی از شعب نیل اتّصال داد و از این زمان کشتیها از بحر الجزائر و دریای مغرب به دریای احمر رفته و از باب المندب گذشته به دریای عمان وارد میشدند. بدین نحو روابط مستقیم دریائی بین ممالک دریای مغرب با پارس و خوزستان و سایر جاهای ایران برقرار گشت. بعض راهها مانند راهی، که از سارد به سینوپ (در کنار دریای سیاه) و از نینوا بسارد و از بابل به سوریّه و نینوا و شوش و گرّا[۱] (در ساحل القطیف کنونی) میرفت و نیز راههائی، که مسافر را از فینیقیّه بمصر و کیلیکیّه و آسیای صغیر و نینوا و بابل و شوش هدایت میکرد، در ازمنۀ قبل از دورۀ هخامنشی ساخته شده بود، ولی دولت هخامنشی این راه را تعمیر کرده و خوب نگاهداشته با مراکز مهمّه ممالک وسیعۀ خود بواسطه راههای دیگر اتّصال داده بود.
در خود ایران هم ایالات بوسیلۀ راههائی باهم اتّصال مییافتند. این راهها، چنانکه دمرگان گوید (تمدّنهای نخستین، صفحه ۲۹۰) چنین بودند:
۱-از تختجمشید پنج راه بشوش، پریتکان (فریدن-ولایت اصفهان)، کرمان و نیز بندر دیلمان و هرمز در کنار خلیجپارس میرفت. ۲-از همدان یا هگمتان
- ↑ Gerra.