پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۴۳۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

شد و او سواران تسّالی را جمع و حملات شدید کرد و بر مازه، که از همان خبر سست شده بود، غالب آمد و بالاخره تمام سپاهیان پارس رو به هزیمت گذاردند و مقدونیها آنها را تعقیب کرده عدّه‌ای زیاد از فراریان عقب مانده کشتند. عدّه مقتولین ایرانی را دیودور نودهزار و عدّۀ کشتگان مقدونی را پانصد نوشته، ولی مورّخ مذکور گوید، که عدّۀ مجروحین مقدونی خیلی زیاد بود و سردارانی مانند هفس‌تیون، سنوس، مه‌نیداس، پردیکّاس و بعضی دیگر جزو مجروحین بودند.

زیادی کشتگان ایرانی از آنجا بود، که در موقع هزیمت و گردوخاکی، که فضا را فروگرفته بود، در زیر سم ستوران فراریان و تعقیب‌کنندگان می‌ماندند و بعد، از دم تیغ مقدونیها می‌گذشتند. کنت‌کورث عدّۀ مقتولین ایرانی را چهل‌هزار و کشتگان مقدونی را سیصد نفر نوشته، ولی با اینکه مورّخین اسکندر اعتراف می‌کنند، که جنگ در ابتدا سخت بود و مقدونیها هزیمت کردند و اسکندر آنها را توبیخ کرده برگردانید و از طرف دیگر پارمن‌ین داشت شکست می‌خورد، که خبر فرار داریوش رسید، چگونه می‌شود قبول کرد، که عدّۀ کشتگان مقدونی فقط سیصد نفر بوده باشد، بنابراین باید این ارقام را با احتیاط تلقّی کرد. آرّیان عدّۀ مقتولین ایرانی را ۳۰۰ هزار نوشته و گوید، که عدّۀ بیشتری اسیر شدند، ولی عدّۀ مقتولین مقدونی را صد پیاده و هزار سوار قلمداد کرده (کلیة راجع به آرّیان باید در نظر داشت، که او تاریخ خود را موافق یادداشت‌های آریستوبول و بطلمیوس سرداران اسکندر نوشته و مثل این است، که یک تاریخ رسمی نوشته باشد). داریوش در گردونۀ خود بقدری سریع حرکت کرد، که اسکندر نتوانست به او برسد و، چنانکه مورّخین اسکندر نوشته‌اند، گرد و غبار مانع بود از اینکه مقدونیها بدانند داریوش از کدام طرف می‌رود. فقط گاهی صدای شلاّق گردونه‌ران آگاهی می‌داد، که داریوش نزدیک است. بدین منوال داریوش برود لیکوس[۱] رسید و پس از عبور خواست پل را براندازد، تا مقدونیها نتوانند از رود مزبور عبور کنند، ولی


  1. Lycus (این رود را با زهاب سفلی تطبیق می‌کنند و بعضی آن را زهاب کوچک نامیده‌اند).