این برگ همسنجی شدهاست.
(۷۷)- تختجمشید، گاو نر هندی (فلاندن و کست، ایران قدیم)
اوضاع اجازه نمیدهد، که اطبای محتاط مرا معالجه کنند یا دواهای ملایم بکار برم، زیرا برای من مرگ سریع به از بهبودی دیر است. پس اگر باید از صنعت اطباء انتظار چاره و درمانی داشت، آنها نیز باید بدانند، که من به نجات دادن نامی، که روی این جنگ گذاردهام، بیش از حفظ جان خود علاقهمندم».
پس از این نطق بر نگرانی و اضطراب دوستان اسکندر افزود، زیرا، با شتابی که او به بهبودی داشت، اطباء میبایست دواهای تازه و غیر مجرّب استعمال کنند و این کار از دو حیث مشکل بود. اوّلا معلوم نبود، که دواها چه اثری خواهد داشت و ثانیاً طبیبی حاضر نبود چنین دواهائی در این مورد استعمال کرده مورد سوء ظن واقع شود. در میان اطباء طبیبی بود ماهر از اهل آکارنان[۱]، که فیلیپ
- ↑ Acarnan.