پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۱۲۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

زیادی از این مردم کشتند. پس از آن یونانیها وارد جلگه شده همه قسم آذوقه یافتند و بعد سی فرسنگ راه در پنج منزل پیموده به خاک مردم تااوک درآمدند.

عدّهٔ کمی از این مردم معبری را، که می‌بایست یونانیها از آن گذشته آذوقه بیابند، اشغال کرده بودند. قشون یونانی دو دفعه باین معبر حمله کرد، ولی از باران سنگ که بر آنها می‌بارید، عقب نشست. بعد دو نفر صاحب‌منصب در پناه درختان کاج پیش رفته بمعبر درآمدند و، چون مدافعین معبر وضع را چنین دیدند، اوّل زنانشان بچه‌های خود را از بالای کوه بدره پرت کرده خودشان را هم در دره انداختند، بعد مردان آنها هم از اطفال و زنان خود پیروی کردند. این منظرهٔ وحشت‌آور اثر غریبی در یونانیها کرد. در این احوال یکی از صاحب‌منصبان یونانی دید، که شخصی از تااوک‌ها با لباس فاخر می‌خواهد خود را بدره پرت کند و دوید تا او را بگیرد، ولی موفّق نگشت و با آن مرد بدره افتاد و خرد شد (همان‌جا، کتاب ۴، فصل ۷). بنابراین یونانیها در اینجا نتوانستند اسرای زیاد بدست آرند، ولی عدّه‌ای الاغ و گوسفندان زیاد به غنیمت بردند. بعد یونانیها براه افتاده و پنجاه فرسنگ در هفت منزل پیموده از ولایت خالیب‌ها گذشتند. کزنفون گوید: این مردم از تمام مردمانی، که یونانیها به آنها برخوردند، جنگی‌تراند. اینها خفتانی دارند از کتان، که بلند است، و قیطان‌های زیاد از آن آویزان. این قیطان‌ها برای پوشانیدن رانها بکار می‌رود. خالیب‌ها خودی بر سر و نیز خنجری بر کمربند دارند، که با آن اسرا را می‌کشند و پس از کشتن سر او را بریده به علامت فتح با خود می‌برند. عادت آنها چنین است، که هرگاه بدانند دشمن آنها را می‌بیند، آواز می‌خوانند و رقص می‌کنند و در جنگ نیزه‌ای بکار می‌برند، که پنج ارش طول آن است. این مردم در قلاع خود می‌ماندند و، همین‌که می‌دیدند، که یونانی‌ها گذشته‌اند، از قلاع بیرون آمده با آنها می‌جنگیدند و گاهی جاهائی سنگر بسته آذوقه را در آن محلّ جمع می‌کردند. از این جهت یونانیها نتوانستند، در این ولایت آذوقه بدست آرند و آذوقه‌ای، که از مردم تااوک گرفته بودند، صرف کردند. پس از پیمودن بیست فرسنگ در چهار منزل یونانیها به شهری بزرگ و آباد رسیدند، که