موقع بلد راه بود، حرکت کردند. سپاهیان سبکاسلحهٔ یونانی، که پیشقراول بودند، پس از عبور از کوه اردوی پارسی را دیدند و، بیاینکه منتظر پیادهنظام سنگیناسلحه شوند، فریادزنان بطرف آن دویدند. قشون تیریباذ، همینکه فریاد یونانیها را شنید، فرار کرد و یونانیها چند نفر را کشته بیست رأس اسب و نیز خیمهٔ تیریباذ را ربودند. در خیمهٔ والی تختخوابی یافتند، که پایههای آن از نقره بود و نیز جامهائی، که برای آشامیدن آب بکار میرفت. اسرائی هم گرفتند، که خبازان و شربتداران تیریباذ بودند. روز دیگر یونانیها حرکت کردند، تا به تیریباذ فرصت ندهند، که قوای خود را جمع کرده معبر را بگیرد. حرکت یونانیها از میان برف عمیقی بود و همان روز قشون یونانی از معبری خطرناک گذشته اردو زد. بعد یونانیها در مدّت سه روز بطول فرات حرکت کرده دهاتی در اینجاها نیافتند و، چون آب فرات فقط تا کمر سپاهیان میرسید، از رود مزبور بسهولت گذشتند. پس از آن یونانیها پانزده فرسنگ راه در جلگههائی، که پر از برف بود در مدّت سه روز پیمودند. حرکت قشون در روز سوّم خیلی سخت و مشکل بود، زیرا باد شمال بشدّت میوزید و سوز آن به سپاهیان فوقالعاده صدمه میزد. غیبگوئی مصلحتبینی کرد، که برای باد قربانی کنند و، همینکه چنین کردند، همه دریافتند که از شدّت وزش باد خیلی کاست. عمق برف شش پا بود و از این جهت عدهای زیاد از غلامان، که با مالهای بنه حرکت میکردند و نیز سی نفر سپاهی تلف شدند، بعد که به اردوگاه رسیدند، هیزم فراوان یافتند و آتشی بزرگ تمام شب مشتعل بود. سپاهیانی، که زودتر بمنزل رسیده و آتش روشن کرده بودند، نخواستند قسمت عقب مانده را بطرف آتش راه دهند، مگر آنکه آنها گندم و آذوقهای، که یافته بودند، با آنها تقسیم کنند. در نتیجه سربازان آنچه داشتند تقسیم کردند.
برفی، که در اطراف آتش بود، آب شد و عمق برف معلوم گردید. روز دیگر قشون یونانی تمام روز را راه رفت و از سربازان عدّهٔ زیادی بمرض بولیمی[۱] مبتلا شدند.
(بولیمی مرضی است، که باعث گرسنگی شدید میشود. مریض به اندازهای سست
- ↑ Boulimie.