خواهد داشت. مرگ کوروش یک دفعهٔ دیگر نشان داد، که او در انتخاب دوستان خود نظری صائب داشت، زیرا تمام اشخاصی، که با او غذا میخوردند، در پهلوی او جنگکنان کشته شدند. فقط آرییه پس از او زنده ماند، زیرا سوارهنظام میسره را فرمان میداد و، همینکه شنید، که کوروش کشته شده، با تمام قشون غیر یونانی، که در تحت امر او بود، فرار کرد» .
این است تمجیدات کزنفون دربارهٔ کوروش کوچک و، اگر بخواهیم آن را خلاصه کنیم، باید بگوئیم: کوروش کوچک مردی بوده عدالتپرور، راستگو و درستکردار. خوب را مینواخت و پاداش میداد. بد را سیاست میکرد.
امنیّت را در ایالات خود محفوظ، شجاعت و فداکاری را محترم میداشت. از کسانی میگرفت و به کسانی میداد. برای رسیدن بمقصود از خطر نمیاندیشید.
این صفات همان است، که در شاهان خوب ایران با تفاوتهای جزئی در هر دورهای از ادوار دیده میشود، چنانکه در کوروش بزرگ و داریوش اوّل و بعض شاهان ساسانی و غیره همین صفات را مییابیم. بنابراین میتوان گفت، که کزنفون در شخص کوروش کوچک صفات شاهان خوب ایران قدیم را ستوده. نلدکه گوید، از اشخاصی، که پس از داریوش اوّل جانشین او شدند، کوروش بیش از همه لایق است، که او را با این شاه مقایسه کنند. خوشبختی یونان بود، که او شاه نشد، و الاّ یونانیهای زیادی را تابع خود میکرد، بخصوص، که در مکتب لیزاندر آموخته بود، که چگونه باید باین کار دست زد (تتبّعات تاریخی الخ، صفحهٔ ۹۹).
مبحث پنجم-رفتار اردشیر پس از جنگ
پس از ذکر وقایع جنگ کونّاکسا مقتضی بود، بلافاصله بشرح احوال قسمت یونانی کوروش کوچک پرداخته از عقبنشینی آن سخن رانیم، ولی برای نمودن اوضاع ایران آن روز بیمناسبت نیست، که قبلاً حکایاتی را، که مورّخین یونانی راجع برفتار اردشیر، پروشات و غیره بعد از جنگ ضبط کردهاند، ذکر کنیم.
پلوتارک گوید (اردشیر، بند ۱۵-۱۹): اردشیر پس از جنگ هدایای عالی برای