و کالسدون را از اسپارتیها بگیرد. او موفّق شد و فرناباذ نتوانست ممانعت کند.
پس از آن در موقع مذاکره راجع باین شهر قرار شد، که سفرای آتن مستقیماً به دربار ایران رجوع کرده مطالب خود را بگویند و داخل مذاکره شوند، ولی با این شرط، که آتنیها حمله به جاهائی، که جزو مستملکات ایران است، نکنند. آتنیها خوشوقت شدند، چه تصوّر میکردند، که از مذاکرات مستقیم با دربار نتیجه خواهند گرفت. از طرف دیگر، وقتی که این خبر به اسپارتیها رسید، در تشویش شده بالاخره تصمیم کردند، که آنها هم سفرائی به دربار شوش بفرستند، تا آتنیها تنها بقاضی نرفته باشند. فرناباذ اشکالی نکرد و بنابراین پنج نفر آتنی و دو نفر از اهالی آرگس و چند نفر از اسپارت و اهالی سیراکوز[۱] به دربار ایران روانه شدند.
بواسطهٔ زمستان سفراء درگرد[۲] واقع در فریگیّه ماندند و بعد در راه به سوارهنظامی ممتاز برخوردند، که از ایران میآمد و معلوم شد، که کوروش پسر شاه بسمت فرمانفرمائی تمام آسیای صغیر، غیر از قسمتهائی که در قلمرو حکمرانی تیسافرن و فرناباذ بود، معیّن شده و بمقرّ حکمرانی خود میرود. کوروش سفراء را برگردانیده گفت، بیهوده این راه دور را نپیمائید. تمام اختیارات بمن داده شده. هر حرفی دارید، بمن بزنید و ضمناً گفت من بیش از پیش به اسپارت کمک خواهم کرد.
بعد، برای اینکه عملاً این نیّت خود را نشان بدهد، حکم کرد نگذارند، سفرای آتن با آتن مکاتبه کنند و حتّی میخواست حکم توقیف آنها را بدهد، ولی فرناباذ گفت، من قول دادهام، که آنها آزاد خواهند بود. کوروش در حال ملتفت نکته شده گفت بسیار خوب، ولی باید در تحت نظر تو باشند. اینها سه سال در کاپادوکیّه ماندند و پس از تسخیر آتن بدست اسپارتیها بدانجا برگشتند.
سیاست کوروش، خاتمهٔ جنگ پلوپونس
با ورود کوروش سیاست ایران نسبت بیونان در مرحلهٔ جدیدی داخل شد. او برعکس تیسافرن مطالب خود را واضح گفت و سیاست خود را از بدو ورود روشن کرد.
توضیح آنکه پس از ورود به آسیای صغیر با امیر البحر اسپارت موسوم به لیزاندر که شخصی