پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۰۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

و ده نفر انتخاب شدند، که نزد تیسافرن بروند و با آلسیبیاد نیز داخل مذاکره گردند. پی‌زاندروس و رفقای او مطالب خود را به تیسافرن گفتند و آلسیبیاد نیز از مذاکرات مطلع شده مشی خود را بر این قرار داد، که تیسافرن را از خود نرنجاند و به آتنی‌ها هم بفهماند، که تیسافرن از او شنوائی دارد. بنابراین و نیز چون می‌دانست، که اتّحاد ایران با آتن سر نخواهد گرفت، زیرا تیسافرن از آتن و اسپارت -هر دو-بیمناک بود و غلبهٔ هیچیک را نمی‌خواست، به تیسافرن گفت شرائط اتّحاد را سخت کن، تا آتنی‌ها زیر بار نروند. پس از آن نزد آتنی‌ها رفته آنها را چنین تهدید کرد: اگر پافشاری در قبول نکردن بعض شرائط تیسافرن کنید و موفّق نشوید، خودتان مقصرید، زیرا من نفوذ خود را در نزد تیسافرن بکار برده‌ام. با این نقشه آلسیبیاد در حضور تیسافرن تکالیف زیاد به آتنی‌ها کرد، از قبیل اینکه باید تمام ولایات ینیانی را به ایران واگذارند و جزائر هم‌جوار را به ایران بدهند و غیره و غیره.

این شرائط، با وجود اینکه سخت بود، پذیرفته شد، بعد در جلسهٔ دیگر آلسیبیاد گفت: آتنی‌ها، این را هم بدانید، که شاه می‌خواهد یک بحریّهٔ قوی تشکیل دهد.

این بحریّه حق خواهد داشت، که در سواحل مستملکات ایران، هرجا که بخواهد، برود و شما نباید مانع شوید. عدّهٔ کشتی‌ها هم بسته بنظر شاه است. در این موقع آتنی‌ها عنان بردباری را از دست داده این شرط را ردّ کردند و بعد مأیوسانه به جزیرهٔ سامس برگشته دانستند، که آلسیبیاد آنها را فریب داده، او نه فقط نفوذی در مزاج تیسافرن ندارد، بلکه آلت دست او است.

اکنون باید دید، که روابط تیسافرن در خلال این احوال با لاسدمونی‌ها چگونه بود، یعنی در حین بازی با آتنی‌ها، با لاسدمونی‌ها چه می‌کرد. بالاتر گفته شد، که این والی جیرهٔ روزانهٔ سپاهیان اسپارت را از یک درهم مبدّل به نیم درهم کرد، بعد وقتی که خواست ظاهراً به آتن نزدیک شود، این نیم درهم را هم به این بهانه، که پول نرسیده، منظّما نپرداخت و پس از چندی صریحاً گفت، که دیگر جیرهٔ سپاهیان را نخواهم داد. سردار اسپارتی لیخاس[۱] بر خود پیچید و،


  1. Lichas.