پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۲۲۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

شکل درست آن نام چنان‌که ما نوشتیم «کرپا ارسلان» یا چنان‌که در یکی از نسخهای کهنه پنج گنج نظامی نوشته شده «کرپه ارسلان» است. «کرپا» با پیش کاف در ترکی به معنی «میوه دیررس» و «بره دیرزاد» و مانند اینها بوده یعنی میوه‌ای که برخی درختها دوباره پس از سپری شدن هنگام میوه‌دهی خود می‌دهد یا بره‌ای که برخی گوسفندان دوباره در تابستان می‌زایند. ولی چون این‌گونه میوه‌ها و بره‌ها همیشه کوچکتر از دیگر میوه‌ها و بره‌ها می‌باشد از اینجا «کرپا» را به معنی کوچک نیز به کار می‌برده‌اند. چنان‌که هم‌اکنون در آذربایگان «کرپه» به همین معنی معروفست.

پس «کرپا ارسلان» به معنی «شیر کوچک» بوده است.

پدر علاء الدین نیز معلوم نیست کدام یکی از ارسلان‌آبه و فلک الدین بوده است.

تنها ما از کاوش می‌فهمیم که ارسلان‌آبه پدرش و فلک الدین برادرش بوده است. زیرا ازین عبارت ابن اثیر که درباره مردن ارسلان‌آبه می‌گوید: «جانشینی را برای پسرش فلک الدین وصیت کرد.» پیداست که او را پسر دیگری نیز بوده است و ما جز علاء الدین کسی را سراغ نداریم. از سوی دیگر درین بیت نظامی:


از بلندی برادر فلک است در بزرگی مقابل ملک است می‌توان گفت که اشاره به برادری اوست با فلک الدین.

باری نخستین خبری که از علاء الدین هست آمدن اوست پیش سلطان طغرل سوم آخرین پادشاه سلجوقی در سال ۵۸۴. در این سال طغرل جنگی با لشکر خلیفه کرده بود راوندی پس از یاد آن جنگ می‌نویسد: «و چون آن مصاف شکسته شد علاء الدین خداوند مراغه به خدمت سلطان رسید و به همدان دستبوس کرد و سلطان او را اعزاز تمام و اکرام نموده و پسر خود را بر کیارق بدو سپرد». پس از یاد پاره حادثه‌های دیگر بازمی‌نویسد:

روز دیگر اتابک علاء الدین به مراغه رفت و سلطان روی به جانب آذربایگان نهاد۱.

گویا این لقب اتابکی برای علاء الدین به جهت همین سپردن طغرل پسر خود را

________________________________________

(شیرگیر) ، قرا ارسلان (شیر سیاه)، آق ارسلان (شیر سفید)، قزل ارسلان (شیر سرخ)، قتلغ ارسلان (شیر خجسته) قلج ارسلان (شیر شمشیر)، ولی کرپا ارسلان جز این علاء الدین سراغ نداریم.

(۱) . راحة الصدور، چاپ گیب، ص ۳۴۷ و ۳۴۸.

شهریاران گمنام جلد ۱