سرگذشت وهسودان و حادثههای زمان او را به تفصیل خواهیم نگاشت در اینجا تحقیقی درباره نام او مینماییم: در فرهنگ جهانگیری این نام را «هسودان» ضبط کرده. ولی مؤلف فرهنگ مزبور سندی برای این نوشته ندارد و یقین است که اشتباه کرده، چه «وهسودان» نام سه تن از پادشاهان معروف آن زمان است۱ و در کتابهای بسیاری از تاریخهای طبری و ابن اثیر و ابن مسکویه و ابن اسفندیار و دیگران و در دیوانهای قطران و متنب این نام هست و در نسخههای کهنه این کتابها در همهجا آن را «وهسودان» نوشتهاند و هرگز «وهسودان» دیده نشده است. شعر پایین قطران:
ز عشقت بس زیان دارم و لیکن بس مرا سود آن که دیدم روی شاهنشه ابو منصور وهسودان نیز دلیل است که آن نام جز «وهسودان» نیست. چه معلوم است مقصود شاعر جناس است وگرنه شعر چندان معنی خوشی ندارد و جناس با «هستودان» درست نخواهد بود.
در پیش هم گفتهایم که الف و نون وهسودان نیز افزوده است و از اینجاست که در بسیاری از شعرهای قطران این الف و نون انداخته شده. از جمله میگوید:
اختیار دهر ابو منصور وهسودان که هست بندگانش را به میزان بر هزاران افتخار در ستایش ابو نصر وهسودان پسر او میگوید:
سر شاهان ابو نصر بن وهسودان بن مملان آن که چون جستی رضای او دل از سختی جهان کردی در ستایش ابو الهیجاء منوچهر پسر دیگرش میگوید:
میر ابو الهیجاء منوچهر بن وهسودان که هست باهش هوشنگ و بافرهنگ و فرمصطفا این شعر متنبی را نیز در نکوهش وهسودان کنکری در بخش نخستین آوردهایم:
فاغتظ بقوم وهسوذ ما خلقوا الالغیظ العدو و الحاسد. این شعر خود دلیل روشنی است بر افزوده بودن الف و نون. چه این قاعده در نحو عربی معلوم است که در «ترخیم منادی» هنگامی دو حرف از آخر آن میاندازند که حرف نخستین (حرف پیش از آخر) از ریشه نباشد. پس الف «وهسودان» از ریشه
________________________________________
(۱) . وهسودان جستانی، وهسودان کنکری، وهسودان روادی.
شهریاران گمنام جلد ۱