یا اگر بخواهیم حال ایمنی و آرامش کشور را در نیمۀ قرن یازدهم مثلا بدانیم ناچاریم تحقیق نماییم که شاه صفی پادشاه آن زمان تا چه اندازه توانا بوده؟ آیا کسی به نافرمانی او برخاسته بود یا نه؟ با ترکان یا دیگر همسایگان جنگ داشته یا نه؟
باری بیگفتگوست که روشنی تاریخ پس از اسلام ایران بسته به تحقیق تاریخ و داستان همه خاندانهاست که در این مدت در این سرزمین حکمرانی و فرمانروایی داشتهاند و در اینباره هرچه بیشتر تحقیق نماییم بر روشنی تاریخ ما خواه افزود. ولی افسوس که بیشتری از این خاندانها معروف نیستند و در تاریخهائی که امروز در دست هست - از تازی و پارسی، از خطی و چاپی - هرگز نام برده نشدهاند.
حمد اللّه مستوفی و میرخواند و حافظ ابرو و سید یحیی سیفی قزوینی و دیگران که به گمان خود تاریخ عمومی نگاشتهاند و از آدم و حوا آغاز سخن مینمایند از فرمانروایان پس از اسلام ایران جز بیست و اند خاندان معروف و بنام را یاد نمیکنند. تاریخهای خصوصی هم که در دست است بیشتر درباره همین خاندانهاست. دیگران که صد خاندان بیشتراند از قلم این مورخان افتاده و از یاد خوانندگان فراموش شدهاند.
تا آنجا که ما میدانیم از مورخان ایرانی تنها کسی که به تاریخ خاندانهای ناشناس پرداخته و سرگذشت و داستان ایشان را تا آنجا که میدانسته در کتاب خود گردآورده خلیفه عیدی بیک از مؤلفان دوره صفویان است در کتاب خود تکمة الاخبار۱. از مورخان اسلامی هم منجمباشی۲ در کتاب خود به نام «صحائف
________________________________________
(۱) . تنها نسخهای که از این کتاب گرانبها سراغ داریم در کتابخانه آقای حاجی حسین آقا ملکی است در مشهد. مؤلف در دیباچه خود را «العبد الفقیر المسکین علی الملقب به زین العابدین عفی اللّه عنه و عن ابیه المؤمن بن صدر الدین» میخواند. در ضمن حوادث سال ۹۳۷ شرحی مینویسد به خلاصه اینکه در سال مذکور وی از درس فقه و اصول دست کشیده به سمت وزارت سلطان محمد میرزا که در همان سال زاییده شده بود برگزیده شده سپس به دفترخانه همیونی وارد شده و به جرگه «ارباب حساب» درآمده سپس در سال ۹۷۳ از منصب دیوانی کناره جسته در اردبیل گوشهنشینی اختیار کرده کتاب خود را نیز در همان زمانها به نام پریخان خانم دختر شاه طهماسب تألیف نموده. عیدی نام شعری اوست و به همین نام خلیفه عیدی بیک معروف بوده است.
(۲) . رئیس المنجمین درویش احمد افندی از نزدیکان سلطان محمد سیم بوده اصل کتاب او گویا - چاپ نشده ما ترجمۀ ترکی آن را که ندیم افندی کرده و در سه جلد در اسلامبول چاپ شده داریم و مقصود ما از تاریخ منجمباشی همهجا همین ترجمه است.
شهریاران گمنام جلد ۱