پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۱۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

آسایی به سر برده به کار نظم و سامان کشور نمی‌پرداخته سرکشان و فرمانروایان زورمند و چیره‌تر شده سرانجام ابراهیم را دستگیر و در دزی بند کرده‌اند.

دوم آنکه چون ابن مسکویه تاریخ خود را تا سال ۳۶۹ رسانده و سرگذشت گرفتاری ابراهیم را که اینجا وعده می‌دهد تا آن سال ننگاشته از اینجا معلوم است که تا آن وقت ابراهیم زنده و آزاد بوده و فرمانروایی خود را داشته است.

لیکن: ابراهیم را که دستگیر ساخت؟ جستان پسر شرمزن؟. ابو الهیجاء روادی؟ یا کدام کس دیگر؟ در کدام دز او را بند کردند؟ سرنوشت آخری‌اش چه شد؟

از کتاب‌هائی که در دست داریم پاسخی برای این پرسشها نتوان یافت. چه تنها مورخی که تاریخ سالاریان را نوشته ابن مسکویه است که متأسفانه کتاب او در اینجا به پایان می‌رسد و از سال ۳۶۹ تا سال ۴۲۰ که ابن اثیر برای نخستین بار نام وهسودان روادی را می‌برد، هرگز نامی از آذربایگان در تاریخ‌هائی که در دست داریم نیست و این پنجاه سال پاک در تاریکی می‌گذرد۱ و در این دوره تاریکی است که سالاریان برافتاده، روادیان به جای آن پادشاهی آذربایگان می‌یابند. از همین‌جاست که شرق‌شناسان اروپا و دیگران روادیان را که پس از سال ۴۲۰ می‌شناسند دنباله و بازمانده سالاریان می‌پندارند.

در نوشته‌های ابن مسکویه و در نقل‌هائی که او از زبان ابن عمید می‌کند این مطلب تکرار شده که کردان در آذربایگان فراوان و چیره بودند. فراوانی کردان در آذربایگان در هردوره بوده است. ولی تا آنجا که ما می‌دانیم کسی از کردان در این زمان در آذربایگان۲ این‌قدرها چیره نبوده. چه بزرگترین فرمانروای بومی آنجا در زمان ابراهیم یکی جستان پسر شرمزن دیلمی و دیگری ابو الهیجاء روادی تازی بود.

گویا ابن عمید و ابن مسکویه نیز دچار اشتباه معروف گردیده ابو الهیجاء را کرد می‌پنداشته‌اند و مقصود هردو چیرگی اوست. زیرا ابو الهیجاء که پس از دستگیری ابراهیم به جای او پادشاه آذربایگان می‌شود (چنان‌که به تفصیل خواهیم دید) معلوم است که در زمان ابراهیم نیز چیره و زورمند بوده است. بلکه باید گفت که

________________________________________

(۱) . مگر اندک روشنایی که از جانب تاریخ‌های ارمنی می‌تابد.

(۲) . اینکه می‌گوییم در آذربایگان برای این است که شدادیان که از کردان روادی بودند این هنگام در اران فرمانروایی داشتند و چیره بودند.

شهریاران گمنام جلد ۱