برگه:Sfrnamh-astrabad-va-mazndaran-va-gylan.pdf/۲۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۶
سفرنامهٔ استرآباد و مازندران و ...
 

و سمت شمالی دره‌ای دارد که درهٔ دماوندش می‌گویند، که محل عبور مردم است به مازندران. هشت نه فرسخ درخت و باغات است، مخصوص دهی دارد[که]اسمش دیزک می‌باشد که میوهٔ بسیار دارد. و ایوان‌کیف در زمستان الی ۱۳ حمل، آب دارد. و آب خوراکیشان از پنج آب‌انبار است. و مسجد و تکیه و حمام و امام‌زاده دارد. هوایش گرم است. ملکش اربابی است. مردمان حاجی و صاحب پول هم دارد. داخل در جمع ورامین است و آبش قدری شورمزه است. و رودخانه‌ای هم دارد که ایام تابستان خشک می‌شود. آنطرف رودخانه سمت شرقی، هفت هشت سال است که خانه بنا کرده‌اند. به طهران مسافت دوازده فرسخ[و]به قشلاق پنج فرسخ [است].

[راه ایوان‌کیف به قشلاق]

از بابت راه از ایوان‌کیف به قشلاق که پنج فرسخ است به مسافت یک فرسخ و نیم گذشته اول سردره است. که بالای تپه، قراولخانهٔ نادری مخروبه از آجر است. که خیابان از میان دره است. که جوی آب شور روان می‌باشد.

سه ربع فرسخ آمده دست چپ، توی دره ایضاً قراولخانهٔ سنگی خرابه است. و این دو قراولخانه به حکم نادر شاه ساخته شده بود که هرگاه افغان بیاید مستحفظین مانع شوند[و]جنگ نمایند. و ربع فرسخ دیگر گذشته سردره تمام می‌شود. که همهٔ این سردره یک فرسخ است.

[دهکدۀ قشلاق]

از دره بیرون آمده اول خوار است. و دو راه دارد که راه دست چپ