فصل پنجم
حکمای آلمان
فلسفه مادی و روحی
چنانکه در فصول گذشته این کتاب ملاحظه فرمودید ، در نیمه نخستین از سده نوزدهم در فلسفه بزرگ در اروپا ظهور کرد ،
اول فلسفه «رمانتيك»[۱] که بنیاد کنندگانش آلمانی، و اشخاص برجسته آنان «فیخته» و «شلینگ» و «هگل» و «شوپنهاور» می باشند ، و آنها هريك به وجهی «وحدتي»[۲] بوده اند ، امـا وحدتی «معنوی» یا «روحی»[۳] که «علم» یعنی صورت ذهنی ومعقول را اصل حقیقت می دانستند ، و بنياد فلسفه خودرا براین اصل قرار داده بودند .
دوم فلسفة «تحققي»[۴] که مؤسس آن اگوست کنت فرانسوی بوده و در واقع مجموع نتایج حاصله ازعلوم تحققی است، با خصوصیاتی که پیش ازین به طور اختصار بیان کرده ایم .
این هر دو فلسفه در سراسر اروپا پیروانی پیدا کرد ، و در نیمه دوم سده نوزدهم نیز دانشمندانی بودند که بعضی به این فلسفه و بعضی به آن گردیده بودند ، ولیکن در این دوره در انگلستان فلسفه بزرگ