بجهة کمی آب عُسرت بکشند
محمدجعفر نامی از رعایای قاسمآباد محال شهریار به مقربالخاقان اجودانباشی عرض نمود که مابین قلعهٔ نَوْ و قصّابخانهٔ بیروُن دروازهٔ قزوین مال مرا بردهاند مشارالیه به کلانتر محوّل نمود که مراتب را تحقیق کرده و مال آن شخص را پیدا نماید کلانتر آدمی بجهة تحقیق بآن مکان فرستاده از قراریکه معلوم شد محمدجعفر نام از قاسمآباد بشهر میآمده یک ساعت از شب رفته مابین قلعهٔ نَوْ و قصّابخانه بیرون شهر دروازه قزوین دو نفر پیاده و دو نفر سواره جلو او را کرفته و از قرار تقریر خود محمدجعفر نام پانزده تومان نقد و بعضی اسباب خوراکی از او کرفته و بعد چشمهای او را بسته و انداختهاند نزدیک بآن مکان کورهٔ هست که بقدر پانصد ششصد قدم فاصله چکنیها منزل داشتند و بجُز ایشان کسی دران حوالی منزل نداشت بعد از تحقیق مراتب کلانتر کیفیت را به اجودانباشی ن وشته و حکم شد که محمد جعفر نام قسم خورده تنخواه خود را از چکنیها بکیرد و قسم خورده و کرفت
در ۲۷ شهر جمادیالثانی یک سرقلیان طلا بانضمام بادکیر نقره از خانهٔ عالیجاه عباسخان بیکلربیکی استراباد بسرقت بُرده بوُدند روز دوشنبه ۳ شهر رجب سرقلیان پیدا شده باین تفصیل که میرزا بابا نامی نوکر مشارالیه سرقلیان و بادکیر را دزدیده و در درب مسجدشاه میخواسته است بشخص صرّافی بفروشد یک نفر توپچی مُطّلع شده و با یکدیکر کفتکو میکردند خبر به کلانتر رسیده فرستاده آنها را آوردند و طلای سرقلیانرا خورد کرده بودند به عبّاسخان اخبار نموده مشارالیه شرحی نوشته که طلای سر قلیان هجده مثقال بوده نُه مثقال آن که موجود بود بمشارالیه داده شد و حال مطالبهٔ نه مثقال دیکر را مینمایند و مراتب به مقربالخاقان اجودانباشی عرض شده حکم کرد که مال عالیجاه عباسخان بتمامه استرداد و باو داده شود و بعد ازان دربارهٔ دُزد حکم جاری خواهد کردید
اعلانات
بعضی از اشخاصی که باید روزنامه دولتی هفته بهفته بآنها برسد شکایت کردهاند که کاهی موافق قاعده نمیرسد لهذا مباشرین روزنامه خواهش میکنند که هر کس سفر میکند یا از جائی بجائی مأمور میشوند بمباشرین اخبار و اعلام نمایند که در هر کجا که باشند روزنامهٔ آنها را هفته بهفته برسانند
یکباب خانه واقعه در محلّه دروازه شاهزاده عبدالعظیم پهلوی کود زنبورکخانه مال موسیو رفائیل مسیحی است و میخواهد بفروشد هر کس طالب خریداری خانهٔ مزبور باشد از موسیو رفائیل یا هر کس که در خانه مزبور باشد قیمت او را جویا بشوند
احوالات متفرقه
در خصوص ساختن راهاهن مابین شهرهای طرابزان و ارض روُم نوشتهاند که چونکه بجهة سختی زمستان موقوف شده بود در اوّل بهار باز عملها و فعلها را براه میاندازند که بهر طوری که باشد کوشش نمایند که راه مزبور امسال تمام بشود
نمونه اجناسی که از مصر بشهر لندن میفرستند که در عمارت بیرون شهر لندن که اجناس کل عالم کذاشته میشود بکذارند موافق خبر آخر در اسکندریه مصر جمع و جور میکردند بجهة فرستادن به لندن و نوشتهاند که دو هزار قسم نمونه اجناس محصول و حبوبات و غیره که از زمین آنجا بعمل میاید حاضر کرده بودند و هزار و پانصد قسم از صنایع صنعتکاران و میکویند که از هر قسم کمان داشتند که چهار هزار جوره بشود و هنوز اشخاصی که از صاحبمنصبان همراه این اجناس میروند مشخص نشده