برگه:Rvznamh vghaye atfaghyh-shmarh hay 1 ta 35.pdf/۵۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

در دست بکیرد این هشتصد نفر سرباز را از خارج بقوه حافظه اسم خود و پدر و محلّ آنها را نفر بنفر کفته و سان داده بود

در اصفهان در روز غرّه شهر جمادی‌الاول سه نفر دزد از الوار بیرون دروازه قدری نقود و اموال از میان شهر دزیده بمیان قلعه برده قسمت میکرده‌اند در این بین دو نفر توبچی بتماشای آنجا رفته دزدها را دیده و هر سه را کرفته نزد عالیجاه چراغعلی‌خان نایب‌الحکومه آورده‌اند بعد از چوب کاری بسیار یکیرا داده پی بریده‌اند و یکیرا هم دست بریده و در میان بازار و محلّات کردانده بعد ازان حبس کرده‌اند که اموال مردم را بکیرند

و یکفنر دیکر نیز که سابقا در اصفهان دزدی کرده بود و دکانی بریده در سیّم جمادی‌الاوّل پیدا شده او هم در حبس است که اموال مردم را بدهد

کرکین‌خان که مأمور بکرفتن فوج جدید ارامنهٔ اصفهان بود در دویم شهر جمادی‌الاوّل وارد اصفهان کردیده است

مهدیقلی خان نایب اجودان‌باشی که در کرمانشاهان مأمور روانه کردن افواج کرمانشاهانی بود آمد فوج کلهر را هم قرار داده‌اند که در هفتم وارد کرمانشاهان شده سان داده از آنجا روانه طهران شوند

اخبار دول خارجه

انکلیس

در روزنامهٔ این ولایت که در این روزها رسیده نوشته‌اند که وزرا که لارد جان رسل بزرک آنها بود چونکه دیدند که نمیتوانند مطلب خود را در امورات دولتی از پیش ببرند استدعای معزولی خود را از پادشاه نمودند بعد از جمع شدن مشورتخانهٔ خوانین و وکلای رعایا در خصوص بعضی از امورات دولتی در میان آنها بحث سخت شده چونکه از این کفتکوها معلوم شده که وزرا دیکر قوه کذراندن امورات دولتی را ندارند خودشان بپادشاه عرض کردند که حکم بفرمایند آنها معزول و کسان دیکری بجای آنها برقرار شوند و موافق کاغذ آخر که از آنجا رسیده که تاریخ آن روز جمعه ۲۶ ربیع‌الثانی بود معلوم شده که وزرای جدید هنوز برقرار نشده‌اند بعد از معزول شدن لارد جان رسل وزیر اعظم پادشاه یکی از خوانین را که لارد سطنلی مینامند خواسته بود و باو حکم کرده بود که اسامی چند نفر از امنای دولت را بنویسد که باتفاق او مأمور امر وزارت باشند و کویا در قوه او هم نشده بود و بپادشاه عرض کرده بود که از این خدمت و عمل معاف باشد

در مشورتخانه بتاریخ ۱۵ ربیع‌الثانی وزیر محاسبات دستورالعمل سال آینده را آورده و باهل مشورتخانه خوانده بود اخراجاتی که بجهة دولت انکلیس لازم دانسته بود پنجاه و دو ملیان و دویست و هشتاد و پنجهزار پوند بود که بحساب پول ایران که هر ملیان چهار کرور و نیم و هر پُوندی بیست و دو هزار و پانصد دینار است دویست و سی و پنج کرور و صد و چهل یکهزار و دویست و پنجاه تومان میشود مالیاتی که بجهة پر کردن این مخارج قرار داده بودند که از ولایات کرفته شود قدری ازین مبلغ علاوه آمده بود وکلای رعایا خواهش کرده بودند که بتخفیف در کرفتن بعضی از توجیهات دیوانی بدهند اما وزیر محاسبات چون صلاح دولت را در آن ندیده قبول نکرده بود

تاریخ روزنامهٔ آخر که باینجا رسیده بیست و ششم ربیع‌الثانی است و در روز دوشنبه صبح ۲۷ جمادی‌الاول بدارالخلافه رسیده در سی روز از لندن تا طهران آمده بود روزنامه آخر هم که از پاریس پای‌تخت فرانسه رسید ۲۷ ربیع‌الثانی بود از این حساب بیست و نه روزه از پای‌تخت فرانسه تا پای‌تخت ایران آمده بود در فرنکستان بجهة کشتی بخار در آب و کالسکه بخار در خشکی حال از برای سیاح و غیره راه پیمودن مثل پریدن طیور میماند از جمله اینکه مشورتخانه وکیل