دادند و چند نفر هم هست که قرار است بیاورند
از دارالعبادهٔ یزد نوشتهاند که از اهل رباط پشتبادام بچند نفر بلوچ که بجهة تاخت و غارت آمده بُودند بهم برخورده و در میانشان جنک شده پنج نفر از بلوچها کُشْته شُده و چهار نفر نیز دستکیر شدهاند یکی ازین چهار نفر جلالالدین نامی است که بسیار شریر بوده و سرکرده آن بلوچها بوده و هنوز آنها را که کرفتهاند بشهر نیاورده بودهاند
احوالات مُتّفرقه
در یکی از روزنامهای انکلیس نوشتهاند که کشتی تجارتی فرانسه در نزدیکی کنار مملکت انکلیس بزمین خورد و چونکه طوفان بُود کشتیبانها ترسیدند و همکی سوار زورقها شده کریختند و بخشکی رفتند مکر یک نفر که بزرکشان بُود و در آن کشتی ماند و بأٓنها کفته بُود که مکریزند هنکام مدّ دریاست و تا چند ساعت دیکر کشتی بالا میآید و بروی اب میایستد و ما میتوانیم کشتی را بسلامت بیرون بیاوریم امّا آنها از خوف کریختند و اوُ را تنها در آنجا کذاشتند وقتیکه بشهر آمدند کشتیبانهای اهل شهر زورقهای خود را به آب انداخته و عقب کشتی مزبور رفتند امّا از آن کشتی اثری نیافتند بعد که معلوم کردند آن شخص تنها کشتی خود را از آنجا بسلامت در آورده است و بجای دیکر برده همه کس تعریف جُرئتْ و جلادت این شخص را میکند که کمال رشادت را کرده است
در یکی از روزنامهای شهر نِیُویارکْ ینکی دنیای شمالی نوشتهاند که از برای اهل آنجا که در سرحدّ مَکْسِکَوْ مینشینند بسیار سخت میکذشت طوایف قدیم آنجا که کُلًّا کذرانشان از کوشت شکار است چونکه در این اوقات بجهة آباد شدن آنولایت شکار جنکلی و دشتی کم شده است از ولایت خودشان بیرون میآمدند و اولاد فرنکیها را که در آنجا آبادی کرده و نشستهاند تاخت و غارت میکردند اسب و کاو و کوسفند و قاطر هر چه بدستشان میآمد میبردند و کاهکاه زن و بچهٔ فرنکیها را هم اسیر میکردند اما در تاختشان قاعده نبود که کسی را بکشند مکر کسی که جنک میکرد و در کُشتن اولا بُدْ میشدند چونکه صلاح خود را درین دیده بودند که آنها را نکُشند که کلّه و حیوانات که جمع نمودند باز بیایند و تاخت و غارت نموده ببرند
دُوراند یکی از اطبای مشهور فرانسه است در کتابش که در طب نوشته است در خصوص نمک باین طور نوشته است که از تحقیق علمای طب معلوم میشود که نمک از جُمله چیزهای لازم است بجهة انسان و کلّ حیوانات در هر ولایت که نمک فراوانست و زیاد استعمال میشود مردمانش تناور و پُرزُور و با ذُکاوت میباشند و ناخوشی چندان در میان آنها نمیشود و در آنولایت که نمک کمیاب است و کمتر بکار میرود و مردمانش پستقد و ضعیف و کمزورند و ناخوشیهای مختلف در میانشان پیدا میشود و از برای اکثر حیوانات هم نمک لازم است و تجربه شده
از جزیرهٔ مَنِّله نوشتهاند که چُون دزدان دریاهای آن سمت درین روزها زیاد شده بودند کشتیهای جنکی دولت هالند که دران سمت بودند بعقب دُزدان رفته بودند در بعضی جزایر کوچک بحر هند شُغل اهل آنجا دزدی و تاخت و غارت بُود کشتیهای مزبور به تنبیه آنها رفته وقتیکه نزدیک شدند اهل آنجا از سنکر که کنار دریا داشتند به اهل هالند توپ انداختند و در توپ انداختن هم بسیار خوب و چابک مثل شلیک سرباز بودند مدتی جنک کردند شش نفر از اهل هالند کُشته و پنج نفر زخمدار شدند اهل هالند خمپاره بمیان سنکر آنها انداخته و توپ بستند و بعضی سنکرهای آنها را کرفتند امّا چُونْ اهل آن جزیره زیاد و پرزور بودند نتوانستند درست تنبیهشان نمایند بجزیرهٔ منله فرستاند که که کشتیهای دیکر و قورخانه بدرقه و سایر اسباب لازمه بجهة آنها بیاورند