بود که قافله و زوار چند روز توقف نمایند تا مشخص شود که بلوچها از کدام طرف گذاشتهاند حاجی بیک نخی با تفنگچی خود در جلو زوار بود و مشارالیه آدم بقراولخانهها بجهة تحقیق گذشتن بلوچ از آن سمتها فرستاده بوده قبل از مراجعت آدم او زوار حرکت کرده و در سه فرسخی به بلوچها برخوردهاند حاجی بیک با تفنگچیها تا شش ساعت با بلوچها دعوا کرده و آنها را شکست داده تا دو فرسخ تعاقب نموده از قراریکه نوشته بودند بقدر سی نفر از بلوچ کشته کشته و نعش آنها را خود بلوچها دو نفر دو نفر بهم بسته و بردهاند و نه نفر نیز از تفنگچی او دو نفر از زوار کشته شده و حاجی بیک با جمعیت کم کمال رشادت را بعمل آورده است و چند نفر از کشتگان نیز از اقوام و وابستهگان او بودهاند در عوض این خدمت در آنجا از امنای دولت علیه التفات زیاد باو شده
عربستان
یکی از کارهای عمده که خبر کثیر در ضمن آن متصور است بستن بند در کنار پل شوشتر است از آنجا که همت اعلیحضرت پادشاهی مصروف به آبادی ممالک محروسه است لهذا مقرر فرمودهاند که بند مزبور بسته شود و سدی هم در نهر مشهور به نهر هاشم به بندند از قراریکه نوشته بودند درین روزها بند و سد مزبور کار میکنند و کمی مانده است که سبد اندازی بند مزبور تمام بشود و بعد از آن بند را به بندند و در سر نهر هاشم هم بجهت سد عمله زیاد در کارند و روزی چهار صد شتر از اعراب آنجا بجهة کشیدن آهک و غیره به سر سد مزبور در کارند و کشتی هم از اهواز این روزها بجهة حمل و نقل آهک میآورند و این بند و سد وقتی که تمام بشود منافع کلی بجهت دولت و رعیت خواهد داشت
از قراریکه از عربستان نوشتهاند آنولایات در این روزها کمال امنیت را دارند و نواب خانلر میرزا با قشون در شوشتر نشستهاند و از چغب تا به رامهرمز و جانکی بختیاری و شوشتر و دزفول و حویزه در نهایت امنیتاند و رعایا در کمال فراغت و آسودگی مشغول رعیتی خود و دعاگوئی دولت علیه میباشند
زنجان
از قراریکه در روزنامه زنجان نوشتهاند حاجی آقا محمد نامی که یکی از معتبرترین آنجا بوده است و میگفتند که سابقا از جملهٔ بابیها بوده است درین روزها در کاروانسرا بار آهن خالی میکرده میل آهن به شکمش فرو رفته و بعد از اندک زمانی فوت شده و فراشباشی مقربالخاقان امیر اصلانخان حاکم خانهٔ او را مهر کرده بوده است به اسم اینکه این شخص بابی بوده و اموالش باید ضبط دیوان باشد برادرهای آن شخص نزد حاکم آمده عرض کردهاند که برادر ما سابق بابی بوده و حال ما با او جمعالمال میباشیم اموال ما را بالتمام ضبط کردهاند حاکم فراشباشی را خواسته و قدغن کرده است که به اموال آن شخص رجوع نداشته باشد و به تصرف برادرانش بدهد از قراریکه نوشتهاند گویا شش هزار تومان اوضاع او میشده است
در نورآباد که از محال خمسه است نوشتهاند که در ششم این ماه تگرگی باریده است بقدر تخممرغ و تا دو روز در خرمنها مانده بوده است و به حاصل رعایا ازین تگرگ ضرر رسیده است و در همانروز در مشمپا تگرگی باریده است که آنچه حاصل آنجا بوده است سیل برده است و سالی دویست خروار تخمینا شلتوک آنجا میشده است بعد ازین سیل دوازده خروار شلتوک آنجا را براورد کردهاند و رعایای آنجا باین سبب پریشاناند