کنیم بلکه نهایت اهتمام را در سادهنویسی و مطلبنکاری و حقیقتکوئی فقط خواهیم نمود و نیز خود را بر حسب امر ملوکانه از تذکار القابات تعظیمی معاف میداریم تا باعث تطویل کلام نشود زیرا که واضح است هر ذیشانی را لقب نواب مستطاب یا جناب جلالتماب با اسم همراه خواهد بود و احتیاج باظهار نیست امید که اربابان ذکاوت و هوش در خطا و نقصان آن عیبپوشی فرمایند و از حقارت و نادانی مصنّف صرف نظر فرموده بعظمت ذات والاصفات شاهنشاهی که ممدوح و موصوف این کتاب است او را در وقع و عظم نهند بالله التوفیق و علیه التّکلان
روز یکشنبه پانزدهم شهر ذیحجةالحرام سنه توشقان ئیل یکهزار و دویست و هشتاد و سه هجری نبوی صلی الله علیه و آله
در این روز که یکماه از عید نوروز سلطانی کذشته و اوّلین ماه بهار و تمام دشت و کوهسار از فرط خرمی چون عهد پادشاه کامکار بساط عیش و سرور کسترده هنوز کل سرخ در غنچه بود و بنفشه تازه خودنمائی مینمود کل ارغوان نمایان و شکوفه دانه دانه در زیر برکها پنهان باران پی در پی دامان دشت را بکوهر کرانبهای لؤلؤ تر مالامال داشت و مزرع آمال زارعین بحمدالله تعالی از برکت نیت