این برگ همسنجی شدهاست.
41
OMAR KHAYYAM
۵۷
می در کفِ من نه که دلم در تابست | ||||||
وین عمرِ گریز پای چون سیمابست | ||||||
برخیز که بیداریِ دولت خوابست | ||||||
دریاب که آتشِ جوانی آب است |
۵۸
ما کافرِ عشقیم و مسلمان دگر است | ||||||
ما مورِ ضعیفیم و سلمان دگر است | ||||||
از ما رخِ زرد و جامهٔ کهنه طلب | ||||||
بازارچهٔ قَصَب فروشان دگر است |
۵۹
می خوردن و شاد بودن آئینِ منست | ||||||
فازغ بودن ز کفر و دین دینِ منست | ||||||
گفتم بعروسِ دهر کابینِ تو چیست | ||||||
گفتا دلِ خرّمِ تو کابینِ من است |
57.C. L. N. A. I. J.In line 3 scan bedárĭyĭ.
59.C. L. N. A. I. J.