این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
317
OMAR KHAYYAM
۴۷۱
سازندهٔ کارِ مرده و زنده توئی | ||||||
دارندهٔ این چرخِ پراگنده توئی | ||||||
من گرچه بدم خواجهٔ این بنده توئی | ||||||
کسرا چه گنه نه آفریننده توئی |
۴۷۲
ای بادهٔ ناب و ای میِ مینائی | ||||||
چندان بخورم ترا منِ شیدائی | ||||||
کز دور مرا هر که به بیند گوید | ||||||
ای خواجه شراب از کجا میائی |
۴۷۳
شیخی بزنِ فاحشه گفتا مستی | ||||||
هر لحظه بدامِ دیگری پابستی | ||||||
گفتا شیخ هر آنچه گوئی هستم | ||||||
امّا تو چنانکه مینمائی هستی |
471.L. N. A. I.
472.L. N.
473.L. N.The technical name of quatrains like this is suwál o jawáb, or murája'at.Gladwin, Persian Rhetoric, p. 40.