این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
295
OMAR KHAYYAM
۴۳۸
ای گل تو برویِ دلربا میمانی | ||||||
وی مل تو بلعلِ جانفزا میمانی | ||||||
ای بختِ ستیزه کار هر دم با من | ||||||
بیگانهتری و آشنا میمانی |
۴۳۹
از مطبخِ دنیا تو همه دود خوری | ||||||
تا چند غمانِ بود و نابود خوری | ||||||
دنیا که بر اهلِ او زیانیست عظیم | ||||||
گر ترکِ زیان کنی همه سود خوری |
۴۴۰
آزارِ دلِ خلق مجوئیم شبی | ||||||
تا بر نکشند یا ربی نیم شبی | ||||||
بر مال و جمالِ خویشتن تکیه مکن | ||||||
کانرا بشبی برند و این را بشبی |
438.N.Mimání, You resemble.
439.L. N. B.
440.N.Tá bar nikashand "Let us abstain from oppressing people, so that they may not heave a sigh, saying, O Lord."