این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
263
OMAR KHAYYAM
۳۹۰
این چرخِ فلک بهرِ هلاکِ من و تو | ||||||
قصدی دارد بجانِ پاکِ من و تو | ||||||
بر سبزه نشین بتا که بس دیر نمانْد | ||||||
تا سبزه برون دمد ز خاکِ من و تو |
۳۹۱
از تن چو برفت جانِ پاکِ من و تو | ||||||
خشتی دو نهند بر مغاکِ من و تو | ||||||
وانگه ز برایِ خشتِ گورِ دگران | ||||||
در کالبدی کشند خاکِ من و تو |
۳۹۲
آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو | ||||||
بر درگهِ او شهان نهادندی رو | ||||||
دیدیم که بر کنگرهاش فاختهٔ | ||||||
آواز همیداد که کو کو کو کو |
390.L. N. B.
391.L. N. A. I.
392.C. L. N. A. I. J.Mr. Binning found this quatrain inscribed on the ruins of Persepolis.Fitzgerald.Coo (Kú) means "Where are they?"