این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
189
OMAR KHAYYAM
۲۷۹
آغازِ دوان گشتنِ آن زرّین طاس | ||||||
وانجامِ خرابیِّ چنین نیک آساس | ||||||
دانسته نمیشود بمعیارِ عفول | ||||||
سنجیده نمیسود بمقیاسِ قیاس |
۲۸۰
پندی دهمت اگر بمن داری گوش | ||||||
از بهرِ خدا جامهٔ تزویر مپوش | ||||||
عقبیٰ همه ساعتست و دنیا یکدم | ||||||
از بهرِ دمی ملکِ ابد را مفروش |
۲۸۱
تا چند کنم عرضهٔ نادانیِ خویش | ||||||
بگْرفت دلِ من از پریشانیِ خویش | ||||||
زنّارِ مغانه بر میان خواهم بست | ||||||
دانی ز چه از ننگِ مسلمانیِ خویش |
279. L. The vanity of science.
280. C. L. N. A. B. I. Note rá separated from its noun, as before. Vullers, p. 173.
281. C. L. N. A. I. J. In line 1 scan nádánĭyĭ, dissolving the long yá.