این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
151
OMAR KHAYYAM
۲۲۲
آنها که کشندهٔ نبیدِ ناباند | ||||||
وانها که بشب مدام در محراباند | ||||||
بر خشک یکی نیست همه در آباند | ||||||
بیدار یکیست دیگران در خواباند |
۲۲۳
از آبِ عدم تخم مرا کاشتهاند | ||||||
از آتشِ غم روحِ من افراشتهاند | ||||||
سرگشته چو باد دمبدم گردِ جهان | ||||||
تا خاکِ من ز جای برداشتهاند |
۲۲۴
چون نیست درین زمانه سودی ز خرد | ||||||
جز بیخرد از زمانه بر می نخورد | ||||||
پیش آور زانکه او خرد را ببُرد | ||||||
تا بو که زمانه سویِ ما برنگرد |
222. L. B. One, i.e. the Deity.
223. L. This introduction of the four elements in one quatrain is called Mutazádd. Gladwin, p. 60,
224. C. L. A. I. Bú contracted from buwad, as bŭd from búd.