این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
145
OMAR KHAYYAM
۲۱۳
آن مرد نیَم کز عدمم بیم آید | ||||||
آن بیم مرا خوستر ازین بیم آید | ||||||
جانیست مرا بعاریة داده خدا | ||||||
تسلیم کنم چو وقتِ تسلیم آید |
۲۱۴
اجرام که ساکنانِ این ایوانند | ||||||
اسبابِ تردّدِ خردمندانند | ||||||
هان تا سرِ رشتهٔ خرد گم نکنی | ||||||
کانان که مدبّرند سرگردانند |
۲۱۵
آنها که فلک ریزهٔ دهْر آرایند | ||||||
آیند و روند و باز با دهْر آیند | ||||||
در دامنِ آسمان و در جیبِ زمین | ||||||
خلقیست که تا خدا نمیرد زایند |
213. C. L. A. B. I. B. reads ním for bím in line 2.
214. L. B. A hit at the astrologers.
215. L. B. Earth's pouch, i.e. "beneath the earth." Rezaye. L. Reads dídaye. Both readings are probably wrong.