این برگ همسنجی شدهاست.
119
OMAR KHAYYAM
۱۷۴
روزیست خوش و هوا نه گرمست و نه سرد | ||||||
ابر از رخِ گلزار همی شوید گرد | ||||||
بلبل بزبانِ حالِ ما با گلِ زرد | ||||||
فریاد همی زند که مَی باید خورْد |
۱۷۵
زان پیش که غمهات شبیخون آرند | ||||||
فرمای که تا بادهٔ گلگون آرند | ||||||
تو زر نهٔ ای غافلِ نادان که ترا | ||||||
در خاک نهند و باز بیرون آرند |
۱۷۶
از آمدنم نبود گردونرا سُود | ||||||
وز رفتنِ من جاه و جلالش نفزود | ||||||
وز هیچکس نیز دو گوشم نشنود | ||||||
کین آمدن و رفتنم از بهْرِ چه بُود |
174. L. N. B.Note khward rhyming with gard.Bl., Prosody, p. 12.The waw, of course, does not count.
175.C. L. N. A. B. 1. J.Note the old form of the imperative, farmáy.Bl., Prosody, p. 13.
176.C. L. N. A. B. I. J.In line 4 read ámadan for ámadanam, which will not scan.Voltaire has some similar lines in his poem on the Lisbon earthquake.