برگه:Parvindoxtaresāsān.pdf/۱۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۰
پروین دختر ساسان

آستین‌گشاد دهانه‌تنگ سینه‌باز، گوشواره، گردن‌بند مروارید، النگو، نوار ابریشمی برنگی لباس روی پیشانی او بسته شده و دنباله پهن آن از پشت سر بشکل دستمال‌گردن آویزان است، کمربند پهن دنباله آن نیز از پشت موج میزند، کنش پارچه‌ای برنگ لباس - ساده صدای رسا، لوس و یکی‌یکدانه با پدرش.

پرویز – نامزد دختر، ۲۵ساله جامه «سواران جاویدان» در بر دارد کلاه‌خود گرد، موی سیاه چین‌داده، فرزده، تیر و کمان، قداره، موزه سرخ، بندی کوتاه پیش سینه لباس او بتوسط دو قلاب بسته میشود تسمه تیردان از روی آن می‌گذرد، همه آنها با فر و شکوه مطمئن و دلیر.

چهار نفر عرب – عباهای پاره بخود پیچیده روی آن بکمرشان نخ بسته‌اند صورتها سیاه، ریش و سبیل سیاه زمخت، سر و گردن را با پارچه سفید و زرد چرک پیچیده‌اند پاها برهنه غبارآلود شمشیرها مختلف – درنده ترسناک دادوفریاد می‌کنند.

سرکردهٔ عربها – کوتاه، شکم پیش‌آمده، گردن کلفت سبیل و ریش توپی، چین میان دو ابرو عمامه بزرگ گوشه آن آویزان است لباده بلند ساده مغزی‌دار، شال پهن، خنجر کوچکی بکمرش پای لخت، نعلین، زیرشلواری سفید، صورت سیاه ترسناک ناشی خودش را میگیرد.

ترجمان عرب – ۴۰ساله، چپیه اگال، عبای زردرنگ، جامه سفید بلند شال، کفش، جوراب ساقه‌کوتاه، شمرده و غلیظ حرف میزند.