تحمیل مذهبی بمردم تزریق شده و یا تحریف و دخل و تصرف در آداب بومی که بصورت بیگانه در آوردهاند.
آنکه بخواهیم داخل مبحث تاریخی بشویم این تأثیر از زمان هخامنشیان و نفوذ مغها در دین زرتشتی شروع میشود. چون میدانیم که اغلب آنها از نژاد بیگانه بودهاند مانند: سیتها و پارتها و سامیها و کار آنان اختر شناسی ، طالع بینی و جادوگری بوده و بالاخره همانها سبب شدند که دین زرتشتی را بواسطه خرافاتی که به آن بستند ضعیف نمودند. برای نمونه این قسمت از کتاب تفائل نزد کلدانیان تألیف لونورمان[۱] را نقل میکنیم:
«چوبهائی که کلدانیان و بتقلید آنها عربها برای طالعبینی استعمال میکردند مانند ترکههای گزاست که مغان مدی برای همین نیت بکار میبردند ... وقتیکه در دین زرتشتی متنفذ شدند استعمال برسم را در آن داخل کردند با وجود اینکه روحیه دین زرتشت از پیشگوئی و خرافات متنفر و گریزان است. برسم یکی از لوازم آداب پیشوایان مذهبی گبرهاست که به کیش پدرانشان وفادار ماندهاند..»
بطور یادداشت میافزاید که در قسمتهای کهنه اوستا اشاره
- ↑ F. Lenormand Divination P,22,23