برگه:NasimeShomal v1.pdf/۷۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

من خاک رهگذار توام یا علی مدد
دایم در انتظار توام یا علی مدد

گنجشک را خلاص ز چنگ عقاب کن

یا صاحب‌الزمان بظهورت شتاب کن

گر دیده شیره خانه خیابان و چارسوق

الواط بچه‌باز بهرگوشه جوق‌جوق

بهر حریف فاحشه‌ها می‌کشند بوق

مشروطه‌خواه مستبد از چارسو شلوق

بازآ و رفع شور شر و انقلاب کن

یا صاحب‌الزمان بظهورت شتاب کن

هرکس به روزگار سر رشته کرده گُم

یک جرگه روز و شب بزمین می‌زنند سُم

یکفرقه گوش تیز و علم کرده‌اند دُم

«یاهو» رسیده وقت سواری ز جا بجم

یا ذوالفقار مرتضوی فتح باب کن

یا صاحب‌الزمان بظهورت شتاب کن


قزوین و رشت و ساوه و طهران و اصفهان

قفقاز و بادکوبه و تفلیس و شیروان

شیراز و یزد و قمشه و کاشان و بهبهان

جمعی نشسته منتظرت همچو دیده‌بان

شاها طلوع با رخ چون آفتاب کن

یا صاحب‌الزمان بظهورت شتاب کن


اطفال زلف لعابی به یک طرف

درد بلا و خانه‌خرابی به یک طرف

جنگ و جدال شیخی و بابی به یک طرف

زن‌های کوچه‌گرد نقابی به یک طرف

از یک اشاره قطع سوال و جواب کن

یا صاحب‌الزمان بظهورت شتاب کن


شاها بیا ببین که به تحریک مفسدین

بر باد رفت ملت و تاراج گشته دین

هر گوشه‌ئی به جان هم افتاده مسلمین

در مرکز است مفسد و بنشسته در کمین