این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
مانند مرغ ابر کاندر فضای خامش مردابهای دور آزاد می پرد؛ او می پرد به هردم با نکته ای که در طنین او بجاست، پیچیده با طنینش در نکته ی دگر کز آن طنین بپاست.
دینگ دانگ... چه صداست
ناقوس!
کی مرده؟ کی بجاست؟
بس وقت شد چو سایه که بر آب
وز او هزار حادثه بگسست
وین خفته برنکرد سر از خواب.
لیکن کنون بگو که چه افتاد
کز خفتگان یکی نه بخواب است؟
بازارهای گرم مسلمان
۱۰ / ناقوس