برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۷۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۶۰
خیام
 

کشید که بزرگان نامداری از اهل علم و فضل مانند شیخ‌الّرئیس بوعلی سینا و امام فخر رازی و افضل‌الّدین کاشی و خواجه نصیرالّدین طوسی از انتساب بـدان اجتناب جسته و از اشتهار بعنوان شاعری احتراز نمودند؛ ولی چون دارای طبعی موزون و قریحهٔ ذخّاری بودند و چنان طبعی، بالّطبیعه، مبدع و ولود است و از ظهور و بروز آثار آن، مطلقاً و بطور دائم نمیتوان ممانعت نمود؛ اینست که گاه و بیگاه و خواه و ناخواه نکات دقیق و موضوعات جالبی را که محرّک طبع سرکش آنان بوده بسلک نظم کشیده و اشعار آبداری هم از خود بیادگار گذاشته‌اند.

شعر گفتن و رباعی ساختن خیام هم که سرآمد حکما و علمای عصر خود و دارای مقام شامخی در نزد سلاطین و بزرگان عهد خویش و با عناوینی مانند خواجه، امام، حجّةالحق، نادرةالفلک معروف بوده، از این قبیل است و در حقیقت، در این فنّ، بقول فرنگیها آماتر بوده که بنظر نگارنده، مناسبترین ترجمهٔ آن کلمه (متفنّن) است؛ یعنی شعر را برای تفنّن و تفریح می‌سروده و در هر حال کسی نبوده که شاعری را پیشهٔ خود ساخته باشد و شاید هم باشعاری که میساخته اهمیّت زیادی نمیداده و آنها را در دفتر و دستکی ثبت و ضبط نمینموده و بسیار محتمل است که رباعیات خود را در مواقع مخصوصی بر حسب اتّفاق و بالبداهه میساخته و چنانچه قبلاً هم ساخته بوده در مجالس انس یا در مجامع درس برای نزهت خاطران و فسحت حاضران می‌خوانده است.

خیام، اشعار خودرا، بأستثنای چند قطعه فارسی و عربی، همیشه بشکل رباعی در سلک نظم کشیده است. رباعی، اوزان زیادی دارد که در کتابهای مربوط بعلم عروض بصورت دو شجرهٔ جداگانه تصویر میشود؛ ولی وزنی که خیام از میان آنها برای رباعیات خود برگزیده، مفعول و مفاعیل و مفاعلین فاع و هماهنگ «لاحول ولا قوّة الا بالله» میباشد.

از انواع نظم نوع رباعی را، بدواً، خود ایرانیان ابداع و بعداً ادبا و شعرای ترک و عرب از آنان اخذ و اقتباس کرده‌اند.