برگه:MarghadeAgha.pdf/۶۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

و جسد «ستار» را که سبب تلویت قرارگاه بزرگوار می‌شد از خاک بیرون آورده، پشت مدفن انداخت.

کنایه از این که: «خدا نمی‌خواهد در جوار مطهرین عالم او، ارواح و اجساد خبیث سکنی داشته باشند. »

«کدخدا علی» و رفقایش آن مغصوب درگاه الهی را دوباره از زمین برداشتند و پس از مدتی نزاع با معاند بن آن را به خاک سپردند، مشروط بر اینکه همیشه در زیر پای آن مظلوم - یعنی چماق کنس ـ باشد.

پس از این واقعه، ناگهان تابش آسمانی، ذهن آنان را روشن کرد. این نکته به عقلشان رسید که باید آن چماق مظلوم را نیز دفن کنند.

«ملا رجب علی» گفته بود که: «به زیارت «مدفون» ‌می‌روند؛ نه به زیارت «حی» حاضر. »

دیگر آن‌ها در معنی کلمه‌ی «حی» فکر نکردند و نظر به اطاعت حرف آقا مجلس با شکوهی که بیشتر آن‌ها از زن‌ها بودند فراهم آمد. زمین را کندند و در همان چهار دیواری آن مقطوع را نیز به خاك تسلیم کردند.

«ملا رجب علی» به مردم با وجود کمی فهمشان فهمانید

که: «حالا دیگر مرقد بزرگوار، برای مصرف تعمیر و

۶۷