برگه:MarghadeAgha.pdf/۶۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

به این زودی فراموش کردید. پس چطور و باچه رو به آخرت رو خواهید کرد؟ آیا از آتش دوزخ که تا هزار هزار سال زبانه می‌کشد، نمی‌ترسید؟

مردم همه به هم دیوانه‌وار نگاه می‌کردند مثل این كه از یك دیگر؟ رأی می‌خواستند.

کلیه‌ی این هیئت به دیواری از پایه‌ای لغزنده شباهت داشت که می‌خواهد به زمین بیفتد.

بیانات آقا در این مورد به منزله‌ی سیل و توفان بود. این هیجان مستتر در وجود آن‌ها، همه‌ی‌اشیاء جامد را نیز به حرکت می‌آورد.

این دفعه دیدند که این مقطوع بزرگوار، در دست محافظینش به لرزه در آمده است.

زیرا که آن دو نفر هر دو از شدت هیجان به خود می‌لرزیدند از این منظره زن‌ها فریاد زدند و خود را روی جسم بی‌جان انداختند.

حرکت، آن‌ها برشور و غوغای مجلس افزود. «ستار»‌ایستادن را بی‌فایده دید. مصمم شد که فرار اختیار کند.

این تصمیم او بسیار محسوس بود، همان طور که از

قبض و بسط پرو بال پرنده‌ای رمیده محسوس باشد، ولی

۶۰