این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
لیلی و مجنون
حکیم نظامی
بنام ایزد بخشاینده
ای نام تو بهترین سرآغاز | بینام تو نامه کی کنم باز | |||||
ای یاد تو مونس روانم | جز نام تو نیست بر زبانم | |||||
ای کار گشای هر چه هستند | نام تو کلید هر چه بستند | |||||
ای هیچ خطی نگشته ز اول | بیحجت نام تو مسجل | |||||
ای هست کن اساس هستی | کوته ز درت دراز دستی | |||||
ای خطبه تو تبارک الله | فیض تو همیشه بارک الله[۱] | |||||
ای هفت عروس نه عماری[۲] | بر درگه تو به پرده داری | |||||
ای هست نه بر طریق چونی | دانای برونی و درونی | |||||
ای هرچه رمیده وارمیده[۳] | در کن فیکون تو آفریده | |||||
ای واهب عقل و باعث جان | با حکم تو هست و نیست یکسان | |||||
ای محرم عالم تحیر[۴] | عالم ز تو هم تهی و هم پر |
- ↑ یعنی فیض تو همیشگی و انقطاعناپذیر است (بارک الله لنا) یعنی زیاد کند خدا این فیض را بر ما وتبارک الله کلمه تنزیهست
- ↑ هفت عروس هفت اختر سیار و نه عماری نه فلک دوار است.
- ↑ یعنی هر چه از عالم وجود بسوی عدم رمیده و آنچه اکنون برجای خود آرمیده و وجود دارند و بعبارت دیگر - مرده و زنده و هست و نیست همه آفریده تواند.
- ↑ یعنی ای محرم عالم الوهیت که عقول موجودات از شناختن آن عالم در حیرت ماندهاند.