ادراک دقایق و لطایف و ریزهکاریهای زبان آن قدر وارد بودهاست که بین انشای نصراللّه منشی و انشای منشیِ قادرِ دیگری در آن عصر فرق بگذارد؛ أمّا ادبای عالیقدرِ آن عهد (اگر چه عموم ایشان از عهدهٔ فهم تمامی مزایای تحریر او و شناسائی قدر هنرش برنمیآمدند) مشخّص حقیقی و مطمح نظر واقعی نویسنده بودند. نویسنده یا شاعر در دربار سلطان محمود و سلطان مسعود و سلاطین دیگر غزنوی و سلجوقی و غیر آنان، در بند آن نبود که مخدوم او بر ظرافتها و نکته سنجیها و معانی پردازیها و آیات براعت و فصاحت و بلاغت او چنانکه باید و شاید واقف میشود یا نه؛ آنان شعر از برای یکدیگر میسرودند، و کتاب از برای فارسی زبانان فهیم و فارسی دانان و معانی شناسان فاضل مینوشتند؛ دقّت ایشان در صحّت عبارات و، رعایت قواعد زبان و، مقیّد بودن ایشان به اصول فصاحت و بلاغت و، رسائی و درستی بیان و، بجا نشستن کلمات و تعبیرات و، تناسب امثال و ابیات و، استواری و استحکام معانی، همه از برای همدیگر بود، و اعتنائی بآن نداشتند که آیا سلاطین و سرکردگان ترک به درست و غلط بودن، بلند و پست بودن، محکم و سست بودن شعر یا نثر ایشان متوجّه میشوند یا نمیشنوند؛ غیر از امرا و ملوک ترک بزرگان دیگری بودند که بصحّت فارسی و لطافتِ مضمون و دزدی نبودن افکار مقیّد و معتقد بودند، و نویسنده و شاعر عقیدهٔ این مردمان را محترم میشمردند و در چشم ایشان خویشتن را خوار نمیخواستند.
شعرا و أدبا و فضلا انجمنها در منازل بزرگان و خانههای یکدیگر داشتند و با هم در آن محافل مذاکره و مناظره و مباحثه میکردند و از یکدیگر علم و ادب فرا میگرفتند و دقایق علوم و لغت و هنر را مورد مداقّه میساختند. یکی از این محافل و مجامع خانهٔ خواجهٔ[۱] نصراللّه منشی بود که در زمان انشای این کتاب هنوز زنده و بر مسند قدرت متّکی بودهاست؛ فضلا و علما آنجا میآمدند و او ازیشان بهر نوع پذیرائی و نگهداری
- ↑ مراد از خواجه او (۳/۱۵ و حاشیه) معلوم نشد، حدس میزنم که برادر بزرگتر او یا وزیری که نصراللّه وابسته به در خانهٔ او بوده و آنجا سکنی داشتهاست مراد باشد؛ بهر حال کسی بودهاست که نصراللّه در خانه او میتوانستهاست از ملابست اعمال و مباشرت أشغال آزاد باشد.