سر کار آمدن دولت بنیعباس، راه نوعی خارجیگری را در مبارزه با خلفا و حکام ظالم در پیش گرفت و دست به قیامهای متعددی در طول دو سدهٔ بعد زد. ارتباط زیدیه با اهل سنت مبتنی بر تعامل و به خصوص با فرقهٔ معتزله دوستانه بود. آنها بسیاری از مفاد چهارچوب فقهی خود را از حنفیان و بخش عمدهای از اصول کلامی خود را از معتزله دریافت نمودند. اما زیدیه در دهههای اول با امامیه از در تقابل و حتی در مواردی دشمنی درآمد. آنها نمیوانستند سکوت و خانهنشینی و صبر امامان شیعه را بپذیرند و مداوماً در اندیشهٔ قیام و انقلاب و قتال و شهادت بودند. زیدیان نسبت به حکام و خلفا نیز برخوردهای مستقیم و رادیکال را برگزیدند که در ابتدای امر، موجب کشتهشدن بسیاری از سران زیدیه در جنگها و شورشهای مکرر گردید. تفکر سیاسی مختص زیدیه که قیام و حرکت نظامی علیه حکومت باطل و طاغوت را بدون هیچ پیششرطی نهتنها مجاز بلکه واجب میدانست، موجب جذب بسیاری از معترضان و مخالفان بنیعباس به این فرقه گردیده بود. معترضان بسیاری ترجیح میدادند به زیدیه بپیوندند تا در چارچوب نظام فکری این مذهب اقدامات خود را مشروعیت بخشند. از سوی دیگر شیوهٔ انتخاب امام و رهبر در میان زیدیه با دیگر فرق شیعه بسیار متفاوت بود. هر فردی از نسل امام حسن (ع) و امام حسین (ع) که دعوت به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) نموده، امر به معروف و نهی از منکر مینمود، میتوانست امام باشد. این مسئله در کنار تفسیر خاصی که زیدیه از امر به معروف و نهی از منکر داشتند یعنی مبارزهٔ مستقیم و حرکت نظامی، زمینه را برای جنبشهای اعتراضی مهیا میکرد. در دهههای بعد، ارتباط زیدیه با گروههای دیگر دستخوش تحولاتی گردید. پس از بهقدرت رسیدن معتزله در زمان مأمون و معتصم عباسی، دوران سقوط و زوال اعتزال، بسیار سریع فرا رسید و در پی آن دشمنی سخت اشاعره و اهل حدیث با معتزله، به تبع آن ارتباط زیدیه با اهل سنت را دچار افول کرد. اما در دورههای زمانی خاصی زیدیه با امامیه ارتباط دوستانهای یافتند از جمله دوران ولایت عهدی امام رضا (ع) و نیز دوران شیخ مفید. مبارزهٔ مستقیم و بیفایده با حکام و خلفا نیز که موجب هدر رفتن خون
برگه:Jondi Shapour Magazine, no. 1.pdf/۵۲
ظاهر
این برگ همسنجی شدهاست.
تأثیر دیدگاههای سیاسی و مذهبی فرقهٔ زیدیه در تعامل یا تقابل با دیگر گروهها | ۴۱