گرایش یافتند. مبارزهٔ مستقیم با خلفا نیز پس از مدتی جای خود را به تلاش برای تشکیل دولتهای مستقل شیعی داد.
واژگان کلیدی: زیدیه، امامیه، عباسیان، معتزله، اهل سنت.
۱-مقدمه:
قرن دوم هجری قمری، دوران رخدادن حوادث بزرگ و تکوین گروهها و فرقههای مذهبی و سیاسی متعدد بود. همزمان با سقوط امویان و گسترش تسلط بنیعباس بر مناطق اسلامی، افکار و اندیشههای نوین سر برآورده و تعدد مکاتب فقهی، کلامی و انشعابهای سیاسی توان و توجه خلفا را به خود جلب نمود. در این میان، فرقهٔ زیدیه جایگاه ویژهای را در میدان نقشآفرینیهای مذهبی و سیاسی ایفا نمود و بهسرعت هواداران و مخالفانی را برای خود به وجود آورد. نقطهٔ آغاز شکلگیری این فرقه را قیام زید بن علی معروف به زید شهید میدانند که در آخرین دههٔ حیات سیاسی بنیامیه بهعنوان خلفای تمام سرزمینهای مسلمان، قیام او منشأ تحولات حاد و اعتراضآمیز بسیاری گردید. زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطلب (ع) مردی خطیب و فقیه بود که در واپسین سالهای حکومت هشام بن عبدالملک (۱۰۵-۱۲۵ه) خلیفهٔ مقتدر اموی، دست به قیام و انقلاب زد و در همین راه به شهادت رسید. پس از او و به فاصلهٔ سه یا چهار سال، فرزندش یحیی قیامی را در خراسان و جوزجان تدارک دید که با اقبال مردم آن سامان مواجه شد اما پیش از آنکه به موفقیت چشمگیری دست یابد، توسط سپاه اموی در هم کوبیده شده و او نیز به شهادت رسید. سالهای بعد، جهان اسلام شاهد تکوین فرقهٔ جدیدی بود که خود را به زید و تفکر او منسوب میکرد و از آرمانهای وی سخن میگفت. این فرقه بستر نظری مناسبی را برای مقابله با دستگاه خلفای جور فراهم نمود و با ترتیب دادن قیامهای مکرر و در حقیقت نوعی خارجیگری، جای خالی خوارج را که مدتها بود توان تحرک و شورش را نیافته بودند، پُر نمود.