پرش به محتوا

برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

هم فرمان داده بودند که نمایندگانی که در مجلس شوری رو به سوی دریا می‌نشینند روی آنان به سوی خشکی برگردانیده شود. مقصودشان فهمانیدن آن بود که فرمانروایی دریایی خود بنیاد دموکراسی[۱] می‌باشد ولی دسته‌های برزگر چندان دشمنی با آیین اولیگارشی[۲] ندارد.

باری ثمیستوکلیس در راه برتری دریایی آتنیان کوشش دریغ نمی‌داشت و در این باره اندیشه‌های دیگری نیز داشت. از جمله اینکه چون خشایار شاه از یونان بیرون رفت و کشتیهای جنگی یونانیان برای گزاردن زمستان به بندر پاگاسای[۳] درآمدند ثمیستوکلیس در یک گفتاری که به مردم می‌نمود چنین گفت:

من اندیشه‌ای کرده‌ام که نتیجه آن بهره‌مندی شما و آسودگیتان خواهد بود. ولی یک اندیشه‌ایست که نباید آن را آشکارا و برای همه باز کنم.

آتنیان پاسخ دادند که آن اندیشه را تنها به آریستیدیس بازنماید که هرگاه او پسندید به کار ببندد وگرنه به کار نبندد و چون ثمیستوکلیس با آریستیدیس گفتگو کرد که می‌خواهد کشتیهای یونانیان را که در بندر پاگاسای است آتش زند آریستیدیس بیرون آمده به مردم گفت اندیشه‌ای که ثمیستوکلیس اندیشیده تدبیر بسیار سیاسی ولی بسیار ناآبرومندانه‌ای است از این جهت آتنیان دستور به ثمیستوکلیس دادند که از آن اندیشه بازگردد.

در شورای عمومی آمفیکتواونیک[۴] چون لاکیدومنیان چنین پیشنهاد کردند که شهرهایی که در جنگ با ایرانیان همدست نبودند و شرکتی در جنگ نکرده‌اند نمایندگان ایشان از شوری بیرون رانده شوند، ثمیستوکلیس از آن ترسید که اگر نمایندگان تسالی و ثبیس و آرگوس[۵] و دیگران از شوری بیرون روند اختیار رأیها به دست اسپارتیان خواهد افتاد و بدین‌سان هر چه دلخواه ایشان است پیشرفت خواهند داد. از این جهت به هواداری نمایندگان آن شهرها برخاست و مقصود خود را پیش برده رأی نمایندگان را برگردانید.


  1. مقصود از دموکراسی آنکه اختیار حکمرانی در دست همگی توده باشد که هر کسی را سزاوار و شایسته دانستند رشته فرمانروایی را به دست او بدهند.
  2. اولیگارشی آن‌گونه حکمرانی است که اختیار نه در دست توده بلکه در دست یک دسته از بزرگان باشد.
  3. Pagasae
  4. Amphictyonic یک گونه شورای عمومی که یونانیان داشته‌اند و در زمینه کارهای سراسر یونان به شور می‌پرداختند.
  5. Argos