پرش به محتوا

برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۴۵۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

این گریه و لابه او بر قیصر کارگر افتاده از سر جنگ برخاست و به آهنگ دیدار دوستانه با آنتونیوس روانه تارنتوم گردید.

کسانی که در آنجا بودند از رسیدن این دو سپاه به یکدیگر تماشای شگفتی کردند. زیرا از یک‌سوی لشکر بسیار انبوهی در کنار دریا صف کشیده و از آن سوی یک دسته کشتیهای جنگی در روبه‌روی آنان در آب پهلوی هم ایستاده و بااین‌حال جز نوازش و مهربانی در میان نبود و سپاهیان با هم درآمیخته به هم‌دیگر درود می‌گفتند و شادیها از دیدار یکدیگر می‌نمودند.

نخست آنتونیوس بزم آراست و قیصر به پاس احترام خواهر خود آن را پذیرفت. سرانجام در میان آنان پیمانی چنین بسته شد.

قیصر دولگیون از سپاه خود را به آنتونیوس برای جنگهای او با اشکانیان بسپارد.

آنتونیوس هم صد تا کشتی زره‌پوش خود را به قیصر واگذارد. اوکتاویا گذشته از اینها بیست کشتی سبک از شوهرش برای برادرش گرفته از برادرش نیز هزار تن سپاهی پیاده برای آنتونیوس گرفت. و چون این کارها انجام یافت قیصر بی‌درنگ پومپیوس[۱] در سیکیلیا[۲]جنبش کرد.

آنتونیوس نیز اوکتاویا را با بچه‌هایش و بچه‌هایی که خود او از زن پیشین داشت به پرستاری قیصر سپرده خویشتن به آهنگ آسیا روانه گردید.

آن دلدادگی او به کلئوپترا که مدتها بود از سختی خود کاسته و چنین می‌نمود که جای خود را به اندیشه‌های گرانمایه دیگر داده از نزدیک شدنش به سوریا بار دیگر سختی گرفت و آتش خاموش شده عشق دوباره افروختن آغاز کرد.

این بود که شکیبایی نتوانسته و دانش و خرد را پشت گوش انداخته فونتیوس کاپیتو[۳] را برای آوردن آن زن روانه مصر ساخت. و چون کلئوپترا به سوریا رسید پیشکشهای بسیار گزافی به او کرد. بدین‌سان که فینیکیا و سوریای پایین[۴] و جزیره کوپرس (قبرس) و بخش بزرگی از کیلیکیا و آن بخش از یودیا[۵] است که بلسان بار می‌دهد و آن بخش از عربستان که


  1. Pmpius این خبر از پومپیوس معروف است.
  2. Sicilia همان جزیره‌ای است که در کتابهای فارسی و عربی به نام «صقلیه» معروف گردید.
  3. Fonteius Capito
  4. Goele-Syria
  5. Judaea بخشی از سوریا مقصود است که نشیمن جهودان بوده و امروز به نام فلسطین خوانده می‌شود.