پرش به محتوا

برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۴۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

ثمیستوکلیس چون راه می‌پیمود چشمش به کنار دریا بود و هر کجا را شایسته آن می‌دید که کشتیهای دشمن برای آب برگرفتن یا لنگر انداختن به آنجا بیاید بر روی سنگهای آنجا با خط بسیار درشتی که با یک نگاه نمایان باشد عبارتهایی می‌نوشت و هر کجا که سنگ نبود خود او سنگهایی برمی‌گماشت و بر آنها عبارتها را می‌نوشت.

به این مضمون که خطاب به مردم ایونا[۱] کرده از آنان خواهش می‌نمود که دست از هواداری ایرانیان برداشته به نزد یونانیان که هم‌نژاد آنان می‌باشند و خود در راه آزادی آنان می‌کوشند بشتابند و هرگاه چنین کاری را نتوانستند باری به هنگام جنگ رخنه در کارهای ایرانیان پدید آورند و سامان آنان را به هم زنند.

مقصودش از این کار آن بود که یونانیان آن را خوانده بر اینان بشورند و اگر اینان نشوریدند باری ایرانیان را درباره ایشان بدگمان باشند و اعتماد نکنند.

این هنگام خشایار شاه به خاک دوریس[۲] رسیده در سرزمین فوکیس[۳] تاخت‌وتاز می‌نمود و شهرها را ویران می‌ساخت. بااین‌حال یونانیان به یاوری آنان برنمی‌خاستند و سپاه نمی‌فرستادند.

آتنیان پاک‌دلانه کوشیده می‌خواستند در بویوتیا[۴] جلو ایرانیان را گرفته پیش از آنکه به آتیکا[۵] برسند جنگ با آنان نمایند و به این قصد بود که در دریا نیز تا آرتمیسیوم جلو آمده بودند. ولی دیگر یونانیان با اینان همداستان نبودند و اندیشه بازگشت بر پلوپونیسوس را داشتند و چنین می‌خواستند که همه زور خود را در استموس[۶] گرد آورده در آنجا در آن تنگه دریایی دیواری در دریا از این سر تا به آن سر پدید آورند.

آتنیان از این اندیشه آنان سخت دلگیر بودند و خود را فریب خورده می‌دیدند. زیرا به تنهایی جرأت جنگ با آن همه زور و سپاه را در خود نمی‌یافتند و چاره جز آن نمی‌دیدند که شهر خود را رها کرده همگی به کشتیها درآیند و این کار بر مردم سخت ناگوار بود.

زیرا چنین می‌انگاشتند که در آن حال اگر فیروز درآیند باز کاری نکرده‌اند و فیروزی را


  1. یونانیان آسیای کوچک که زیردست ایران بودند و این هنگام در سپاه خشایار شاه کار می‌کردند.
  2. Doris
  3. Phocis
  4. Boeotia
  5. Attica آن بخش یونان که آتن شهر آنجاست و در جنوب بویوتیا و در شمال پلوپونیس نهاده.
  6. Isthmus